مردم چگونه یک فیلم را برای دیدن انتخاب می کنند؟

غلامرضا موسوی تهیه‌کننده سینما در روزنامه شرق نوشت: سینما هنر - صنعت هست و طبیعتا نگاه به‌تنهایی به هنر و صنعت ‌بودن – یکی از این دو وجه- مشکلاتی را سر راه می‌آورد و حتما هر تهیه‌کننده‌ای در کاری که تولید می‌کند، اهدافی را دنبال می‌کند و تهیه‌کننده بخش خصوصی با این هدف فیلم می‌سازد که فیلم خوبی بشود و برگشت سرمایه با سود معقولی ممکن شود؛ اما مؤسساتی که بنا بر سرمایه بیت‌المال کار می‌کنند، بیشتر ‌دنبال اهداف فرهنگی هستند و برایشان کمتر بازگشت سرمایه اهمیت پیدا می‌کند و قطعا به مسائل مادی و منافع مادی کمتر فکر می‌کنند و بنابراین همان اهداف فرهنگی‌شان که بسیار هم محترم است، در تولید آثارشان لحاظ می‌شود. به‌عنوان مثال، فیلم با موضوع دفاع مقدس کمتر در بخش خصوصی تولید می‌شود و این به دلیل هزینه بسیار بالا و امکانات بیشتری است که برای تولیدشان نیاز است و به‌ همین‌ دلیل بخش دولتی و وابسته به نهادهای عمومی در این زمینه فعالیت ‌کرده و سرمایه چنین کارهایی را فراهم می‌کنند و دلایلی هم پشت مسائل فرهنگی آنها هست و به ‌همین ‌دلیل نگران بازگشت سرمایه نیز نیستند و چنین روالی تهیه‌کننده بخش خصوصی و عمومی را از هم جدا می‌کند.

البته در بخش خصوصی نیز گاهی پیش می‌آید که بازگشت سرمایه با همه برنامه‌ریزی‌ها ممکن نخواهد شد. در این بخش، هدف این است که حداقل هزینه به اضافه سود معقول برگردد و در اینجا حتما تشخیص اشتباه بوده است. شناخت مخاطب و اینکه چه مخاطبی را برای دیدن فیلم در نظر گرفته‌اند، به‌درستی صورت نگرفته است. در بخش خصوصی گاهی تهیه‌کننده سرمایه را از بخش دولتی و شاید از سرمایه‌گذاران بخش خصوصی تأمین کند. در میان سرمایه‌گذاران بخش خصوصی که دو دسته می‌شوند؛ یک دسته حرفه را می‌شناسند و با بازگشت سرمایه مواجه می‌شوند و دسته دوم که حرفه را نمی‌شناسند و اغلب با بازنگشتن سرمایه مواجه خواهند شد.

این بازنگشتن در ایران و خارج از ایران بارها برای بسیاری از فیلم‌ها و تهیه‌کنندگان آنها اتفاق افتاده است. برای مثال کلئوپاترا با توجه به بازیگران مشهورش و قصه‌ای که به‌اصطلاح فکر می‌کردند که بترکاند، با استقبال تماشاگران روبه‌رو نشد و این شکست باعث نابودی یک کمپانی بزرگ آمریکایی شد. طبیعی است که تماشاگر هم در انتخاب فیلم نقش مهمی دارد و تهیه‌کننده‌ها یک اصطلاح دارند که می‌گویند تماشاگر فیلم را بو می‌کشد و این به معنی استفاده از حس ششم است؛ یعنی این‌گونه تشخیص می‌دهد که این فیلم خوب نیست و به درد دیدن نمی‌خورد. بنابراین استقبال و استقبال‌نکردن، تشخیص و فرمول تهیه‌کننده‌ها را برهم می‌ریزد و این‌گونه بوده است که یک فیلم که با هزینه کم تولید شده، برخلاف انتظار تهیه‌کننده‌اش چند برابر آن هزینه با بازگشت و سود زیاد همراه شده است. در بخش خصوصی نیز اگر ما با بازار جهانی روبه‌رو شویم، قدرت ریسک بخش خصوصی را بالاتر خواهد برد و این خود عامل بهتری برای تولیدات بهتر خواهد بود.

تاریخ نشر مطلب:
یکشنبه، ۱۹ آذر ۱۳۹۶






نظرات کاربران



معرفي فيلم هاي روي پرده