نگاهی به فیلم«خفه گی»/ ناهمگونی فرم و محتوا!

جمشید خاوری: اینکه فریدون جیرانی در دهۀ هفتم زندگی اش دست به ماجرا جویی و تجربه بزند و با تصاویر بی رنگ به سمت ساخت یک فیلم سورئال برود خیلی خوب است اما ای کاش ایشان کمی هم وقت برای فیلمنامه اش می گذاشت تا «خفه گی» اینقدر عیب و ایراد نداشته باشد؛ آن هم از فیلمسازی که سالهاست «سینما» را تدریس می کند!

جیرانی به عنوان نویسنده، چند فیلم خوب در کارنامه دارد اما بعد از شکست سه گانه ی ستاره ها (ستاره بود، ستاره است و ستاره می شود) دیگر فیلمنامه های خودش را نساخت و حالا بعد از ده دوازده سال، نوشته ای از خودش را جلوی دوربین برده است. برای تماشاگری که جیرانی را به عنوان یک فیلمسازِ داستان گو می شناسد، تماشای فیلم «خفگی» یک علامت سوال بزرگ است. فیلم از لحاظ «فرم» شاید نمره قبولی بگیرد اما از لحاظ «محتوا» خیر.

«خفگی» حفره های داستانی زیادی دارد که منطق روایی فیلم را دچار اشکال می کند. «صحرا مشرقی» آدم تحصیل کرده ایست که شغل خوبی هم دارد اما فقیر است. هر چند تماشاگر چیزی از فقر در زندگی او نمی بیند! در خانه ای زندگی می کند که به خانۀ فقرا شباهتی ندارد. علارغم اینکه چهره زیبایی دارد؛ هیچ مردی در زندگی اش نیست و آنقدر در پیدا کردن دوست پسر/خواستگار، ناتوان مانده که از همسایه بیوه اش می خواهد او را به یک پیرمرد پولدار معرفی کند. (نقل به مضمون) در جایی دیگر او بدون هیچ دلیل موجهی، بلافاصله به خواستگاری مسعود جواب مثبت می دهد و همان روز به عقد او در می آید!! در حالیکه قبلش به نسیم نامزد مسعود قول همکاری داده و حتی به خاطر او دست به دزدی زده است. از آن طرف مشخص نیست چرا نسیم برای فرار از خانه، سخت ترین راه را انتخاب کرده؟ وکیلش - اگر واقعا وکیل باشد! - آیا نمی داند اگر نسیم به علت دیوانگی بستری شود وکالت او نیز طبق قانون، فسخ می شود؟ و مواردی از این دست که منطق باورپذیری پشتش نیست . اگر هم باشد چون واقعی نیست، تماشاگر نمی پذیرد.

دو شخصیت اصلی «خفگی» در ظاهر چهره ای معصوم و مرموز دارند اما در باطن مثل بچه های ساده و زودباوری هستند که حرفها و استدلال های یکدیگر را بدون هیچ شک و شبهه ای می پذیرند. به یاد بیاورید سکانس پایانی فیلم را که صحرا از مسعود کتک می خورد اما باز هم به همان جایی که او گفته می رود بدون اینکه ترسی به خودش راه بدهد و یک لحظه احساس کند که در دامی بزرگ گرفتار خواهد شد...

در مجموع اگر استفاده از فضاهای تاریک، قطعی مکرر برق، بارش مداوم برف و باران، سردی حاکم بر فضا، معماری عجیب لوکیشن ها، تصاویر سیاه و سفید، میزانس های خلوت و ریتم کند را به حساب فرم سینمایی منتخب جیرانی برای این فیلم بگذاریم و به ترکیبِ آنها نمره قبولی بدهیم اما از فیلمنامه متزلزل «خفگی» نمی توان به سادگی گذشت!

تاریخ نشر مطلب:
دوشنبه، ۲۷ آذر ۱۳۹۶






نظرات کاربران



معرفي فيلم هاي روي پرده