زن ایرانی هنوز قادر به ابراز علاقه نیست!

آیدا پناهنده (کارگردان سینما) پس از ساخت فیلم ناهید که برای وی دستاوردهای خوبی داشت، فیلم دوم خود اسرافیل را کارگردانی کرده است. فیلمی که مانند فیلم اولش ناهید، قصه‌ای زنانه دارد. به مناسبت آغاز اکران فیلم اسرافیل، ایلنا با وی گفتگویی انجام داده که قسمتهایی از آنرا بازنشر می کنیم:

اسرافیل به نوعی ادامه فیلم قبلی شماست حتی در آن اشاره‌های مستقیمی نیز به اثر قبلی‌تان (ناهید) شده است؟

شاید گفتن این حرف برای من کمی بزرگ باشد اما به هر حال هر فیلم‌سازی صاحب اندیشه است و نشانه این اندیشه این است که ما رد پای او را در فیلم‌های مختلف ببینیم و این اندیشه از ناخودآگاه فیلم‌ساز وارد اثرش می‌شود تا آنجا که اگر بخواهد نیز نمی‌تواند آن را کاملا از اثر خود خارج کند زیرا بخش زیادی از آن آگاهانه نیست.

در هر دو فیلم؛ دخالت دیگران در زندگی افراد بخصوص زنان نقش مستقیمی دارد و به نوعی شما معتقدید در جامعه ما دیگران برای زنان تصمیم می‌گیرند؟

ما در این فیلم دو زن اصلی داریم که یکی از آنها متعلق به نسلی است که در حال ورود به میانسالی است (ماهی). شخصیت ماهی با بازی هدیه تهرانی کاملا از روی یک داستان واقعی برداشت شده است. زنی در میان اطرافیان من بود که عاشق مردی بود و هرگز نتوانست عشقش را به آن مرد بیان کند و آن مرد نیز از ایران رفت و آن زن بعد از سال‌ها ازدواج کرد اما از همسرش جدا شد. 20 سال بعد آن مرد به کشور بازگشت اما بازهم با وجود آنکه آن مرد مجرد بود زن نتوانست عشقش را به او بیان کند و همیشه این سوال در ذهن من مطرح بود که چرا نباید فردی که کسی را دوست دارد؛ جرات پیدا کند دوست داشتن خود را بیان کند. این داستان از نوجوانی در ذهن من مانده بود و پایه‌ای شد برای نوشتن فیلمنامه اسرافیل که همراه با ارسلان امیری فیلمنامه آن را نوشتیم.

 چرا چنین زنانی شهامت گفتن حرف خود را هر چند به حق باشد، ندارند؟

نمی‌توان برای همه زن‌ها به‌صورت کلی یک حکم واحد داد. محیط زندگی افراد و اطرافیان در نوع تصمیم‌گیری و شکل‌گیری شخصیت‌ها بسیار تاثیرگذارند. مثلا زنانی که در شهرستان‌ها و شهرهای کوچک زندگی می‌کنند همچنان فشار سنت و عرف روی آنها وجود دارد البته شاید در اندیشه آنها مسائل دیگری باشد اما در عمل مجبور هستند براساس سنت و عرف رفتار کنند. رفتار براساس سنت و عرف در شهرهای بزرگ نیز وجود دارد اما کمرنگ‌تر از شهرهای کوچک است. بسیاری از این دختران در شهرهای کوچک براساس عملکرد مادران خود رفتار می‌کنند.

علت این رفتار و فشاری که سنت و عرف بر زنان می‌آورد، چیست آنهم باتوجه به اینکه در دهه‌های اخیر زنان تحصیلات بسیاری کردند و مدارج شغلی خوبی کسب کردند؟

ما همچنان در میان سنت و مدرنیته قرار گرفته‌ایم و درگیر گذار از سنت به مدرنیته هستیم و هر چند در جهان امروز سنت آنگونه که در 50 سال گذشته اعتبار داشته، دیگر اعتبار ندارد اما پارادوکس رفتار بین سنت و مدرنیته در جامعه ایران همچنان وجود دارد و در حالی که همه چیز روز به روز در حال تغییر است اما فرصت تغییر به زنان داده نمی‌شود. در این میان ما نه کاملا سنتی و نه کاملا مدرن هستیم. من حتی این پارادوکس را در خودم نیز می‌بینم چه برسد به زنانی که به صورت عادی زندگی می‌کنند. دلایل بسیاری از رفتارها همچون دخالت در زندگی دیگران و تحت فشار گذاشتن آنها پارادوکس بین سنت و مدرنیته است.

 یکی از  نتایج پارادوکس بین سنت و مدرنیته همان گونه که خودتان گفتید دخالت افراد در زندگی دیگران و تصمیم‌گیری برای آنها است. چقدر خود افراد می‌توانند اجازه بدهند تا این دخالت‌ها صورت نگیرد؟

 اگر به زنانی مانند ماهی در زمان نوجوانی اجازه می‌دادند تا عشقش را بیان کند امروز و حالی که در چهل سالگی به موقعیت اجتماعی خوبی رسیده، دیگر نمی‌ترسید با یک رفتاری که شاید از دید سنت و عرف اشتباه باشد، آن جایگاه اجتماعی و شغلی خود را از دست بدهد. همه ما زمانی که سن 40 سالگی را رد می‌کنیم و برای خود جایگاه شغلی و اجمتاعی خوبی به وجود آورده‌ایم دیگر به راحتی نمی‌توانیم ریسک کنیم و تصمیم بگیریم حتی اگر در تهران زندگی کنیم. طبیعتا این مسائل در شهرهای کوچک حساس‌تر است.

به نظر شما وضعیت آینده چگونه خواهد شد آیا ما از قید سنت‌ها رها خواهیم شد و مدرنیته را پس می‌زنیم؟

در آینده سنت را حفظ خواهیم کرد زیرا سنت به خودی خود امر بدی نیست و جنبه‌های مثبت بسیاری دارد و ما باید جنبه‌های مثبت جامعه خود را باید حفظ کنیم و در کنار آن جنبه‌های مثبت مدرنیته را جذب کنیم. امروز در کشورهای موفق همچون ژاپن و کره جنوبی شاهد هستیم که باوجود آنکه از سنت‌های ریشه‌داری برخوردار هستند توانسته‌اند در برابر مدرنیته سنت‌های خود را حفظ کنند و ما شاهد کشوری هستیم که به‌رغم مدرن شدن سنت‌های خود را نیز حذف نکرده‌اند.

وضعیت مردان در جامعه‌ای مانند ایران که میان سنت و مدرنیته است چگونه است؟ آیا از زنان بهتر است؟

تقریبا شبیه هم است. مردها هم در قید و بند سنت گرفتار هستند و فشار اجتماعی که روی زنان از ناخودآگاه جمعی وجود دارد روی مردان نیز وجود دارد. شاید مردان کمی در ظواهر سنت همچون تصمیم‌گیری برای مسائل روزمره کمی از زنان آزادتر باشند اما زن و مرد در این مساله اصلا از هم جدا نیستند. در جوامع سنتی استقلال فردی و فردیت ارزشی ندارد و آنچه مهم است جامعه و عرف است و فرد باید فدای جامعه و عرف شود. در چنین وضعیتی مردان نیز مشکلات زیادی دارند. پایه جامعه سنتی جمع‌گرایی است و در چنین جامعه‌ای ما دائم باید مراقب باشیم که دیگران درباره ما چه فکری می‌کنند و ما نیز باید مانند دیگران فکر کنیم.

فیلم خارج از کشور نیز نمایش داشت. واکنش‌ها به داستان فیلم و تصویری که از ایران نمایش داده می‌شد، چگونه بود؟

خود من در جشنواره‌هایی مثل لندن که فیلم نمایش داده شد، حضور نداشتم اما مستانه مهاجر (تهیه‌کننده فیلم) که در نمایش فیلم در جشنواره‌های مختلف حضور داشت، معتقد بود که بازخوردها بسیار خوب بود و مخاطبان معتقد بودند که با یک اثر متفاوت که تصویر خوبی از ایران نشان می‌دهند، مواجه شدند.

 

تاریخ نشر مطلب:
چهارشنبه، ۰۲ اسفند ۱۳۹۶






نظرات کاربران



معرفي فيلم هاي روي پرده