انواع روش های تدوین (3)

قسمت سوم: تدوین بر مبنای فرم

بهترين توصيف تدوين بر مبنای اشکال (فرم) مي تواند اين باشد: رفتن از نمایی به نمای دیگر كه از نظر شكل، رنگ، بعد و يا صدا شبیه به هم هستند. اين نوع از تدوين معمولاً در طول نوشتن و يا قبل از مرحله توليد مشخص می شود چرا كه عناصر بصري كه با اين نوع تدوين هماهنگ هستند به رسيدگي دقيق، تنظيم و گاهي مديريت صحنه نياز دارند. به ندرت پيش مي آيد كه تدوين برمبنای فُرم فقط از شانس خوب تدوينگر و بدون برنامه ریزی قبلی باشد. اگر از صدا به عنوان محرك استفاده كنيم، تغییر تصویر در تدوين بر مبنای فُرم مي تواند یک کات باشد اما در اغلب موارد این تغییر با دیزالو صورت می گیرد. اين مسئله به ويژه زماني اتفاق می افتد که با تغییر دو نما مکان و زمان نیز تغییر کنند. عبارت تطابق تصاوير روي هم اغلب براي توصيف اين نوع از تدوين بر مبنای فُرم نیز استفاده مي شود.

بگذارید با یک مثال ساده به شما نشان دهم که منظور از تدوین بر مبنای فُرم چیست. در داستاني مردی كه به روستاي كوچك خود بازميگردد رشته اي از نماهاي نزديك شامل چرخ هواپيما ،چرخ ماشين ، چرخ دوچرخه و چرخ يك واگن كه همگي خلاف عقربه هاي ساعت در چرخشند، در حال حركت دیده می شوند. اين سه شكل دايره مانند، يك اندازه بوده و در تنظيم نما داراي مركز يكساني هستند به اين صورت كه مركز هر چهار دايره در وسط كادر است. به عنوان تدوينگر اگر هدف شما كوتاه كردن زمان مسافرت مرد است، مي توانيد به ترتيب از انداختن نماي يك چرخ روي چرخ ديگر استفاده كنيد تا در نهايت به نماي نزديك چرخ واگن برسيد . بعد از آن مي توانيد نماي مرد را در حاليكه در ميان تعدادي بز نشسته و در عقب تصوير ساقه هاي خشك شده در پشت يك واگن را داشته باشيم.

بينندگان متوجه اين صحنه خواهند شد كه تغييرات تصاوير روي هم زمان را كاهش ميدهد . تكامل فني چرخ ها به بينندگان نشان مي دهد كه مرد دورتر مي شود و به روستاي محل زندگي خود مي رود. هماهنگي و تنظيم شكل به نگه داشتن ديد بينندگان در مركز پرده كمك مي كند و تمركز لازم براي درك مطالب به آنها مي دهد. عناصر صدا نيز به حاشيه مي روند به آن معنا كه هرچه از تصويرهاي مختلف به تصوير مشابه ديگري مي رويم طبق حس موقعيت سنجي بينندگان و تغييرات آب و هوايي صدا محوتر مي شود.

تدوين اشكال اكثراً در تبليغات و پيام هاي بازرگاني تلويزيوني به كار مي روند رساندن پيغام در 30 ثانيه كار مشكلي است بنابراين اكثراً تبليغ كنندگان سعي مي كنند كه پيغام خود را با آسان ترين روش تصويري ممكن بيان كنند.

براي مثال تبليغ مبارزه با دخانيات را در نظر بگيريد . نياز اين ميان برنامه داشتن چند پاكت سيگار به طور ايستاده در يك دشت سفيد بي پايان است . يكي از آن پاكت ها به صورت برآمده و چشمگيري از جلوي بقيه آنها به چشم بيننده مي رسد . در طول ميان برنامه اين نما در نماي ديگري از سنگ قبرها در يك قبرستان محو (ديزالو) مي شود هر پاكت سيگار در نماي اول دقيقاً همان جايي است كه سنگ قبري در نماي دوم است.

بيننده به احتمال خيلي زياد فقط يك برداشت از اين تدوين مي كند كه اين برداشت مرگ زودرس در اثر مصرف دخانيات است. درك پيغام اين تبليغ هرچه كه باشد تطبيق تصاوير چيزي است كه به بيننده كمك مي كند تا اين پيغام را دريابد . شكل ها چيزي جز مستطيلهاي ساده نيستند .پس تركيب و تطبيق آنها دقيق است. كنار هم قرارگيري و اتحاد خيالي در طول دیزالو مفهوم تقريباً واضحي را القا كرده و پيغام تبليغ را به طور مختصر منتقل ميكند .

در صورتيكه مدت زمان دیزالو به اندازه كافي باشد و صداها هم با يكديگر هماهنگ باشند، بينندگان به راحتي در جريان تغييرات از یک نما به يك نماي ديگر هستند واين را مديون تطابق اشكال هستيم.

تاریخ نشر مطلب:
دوشنبه، -۱۰۹ فروردین -۶۲۱






نظرات کاربران



معرفي فيلم هاي روي پرده