ماجرای درخواست رشوه از یک کارگردان برای صدور پروانه ساخت/ گفت 35 تومان بده تا امضا کنم!

احسان عبدی‌پور با اینکه در عرصه فیلمسازی عنوان کارگردانی را یدک می‌کشد اما در سینمای ایران یک ستاره است، مثل بازیگران سینما. فیلم پاپ از این کارگردان سینما به تازگی در سینماهای هنر و تجربه اکران شده، به همین بهانه باشگاه خبرنگاران پویا با وی گفتگویی انجام داده که قسمتهایی از آن را با هم می خوانیم:

*ساختن فیلم پاپ بعد از تنهای تنها بدون مجوز سازمان سینمایی یک بازی  است که انگار ادای جعفر پناهی را درمی‌آورید و می‌گویید به آن تحلیل‌ها و آن جایزه‌های خاص سیاسی مثل ققنوس دهن‌کجی می‌کنم. من اینطور استنباط کردم.

من این میزان حساب و کتاب‌گر نیستم. مغز من این میزان چیدمان ندارد. این میزان الگوریتم ندارد که اگر این شد به این سو می‌رویم و اگر نشد به آن سو می‌روم. اصلاً این چنین نیست. می‌خواستم فیلمی بسازم و یکسری موانع بود و من حوصله این موانع را نداشتم و می‌خواستم این را بسازم. نه از جایی پولی می‌خواستم، نه امکانات ویژه می‌خواستم، خودم می‌خواستم بسازم و تنها چیزی که از ساختار و ساز و کار فرهنگی نصیبت من شد قدری موانع بود. این برای من عجیب و غریب بود. چیزی نمی‌خواهم ولی یکسری موانع وجود دارد که همواره باید آنها را پشت سر بگذاریم.

*یک مقدار شفاف‌تر صحبت کنیم. در دوره‌ای که اصولگرایان بر سر قدرت بودند فیلم شما درخشید، دلبری کرد. دولت در سال 1392 عوض شد. شما می‌خواهید فیلمسازی باشید که انگ مورد توجه قرار گرفتن در دولت‌های قبلی به شما نخورد. این مسئله درست است؟

اگر در مباحث نقادانه قسم جایی داشته باشد، که ندارد، من سوگند می‌خورم این نیست. زمانی که دولت قبل بود و همه چیز آماده بود وقتی روی صحنه می‌رفتم همین را بیان می‌کردم. یعنی شهرداری هم مراسم می‌گرفت می‌رفتم و می‌گفتم این بودن و این مراسم را به هیچ چیز دیگری نسبت نمی‌دهم. من چیزی را به چیزی نسبت نمی‌دهم. فیلم صرفاً کالایی فرهنگی است. یک کالایی برای ملت و فرهنگ است، برای ما است و نمی‌خواستم کسی پشت این باشد، نه پوشش کند و نه پولش کند.

*بدون مجوز کار کردن به چه دلیل بود؟

واقعاً حوصله موانع را نداشتم. به یک بنده خدایی {تهیه کننده} گفتم او گفت 35 تومان بدهید تا اسمم تنها زیر این کاغذ {پروانه ساخت} باشد و امضا کنم. به فرد دیگری گفتم؛ گفت: امضا می‌کنم و فیلم را بسازید و هر چه شد 50 درصد مالکیت برای من باشد. فیلم اسکلت‌واری می‌سازم و چه گوشتی از تن این می‌خواهند بکنند؟ اگر پول ما لب‌به‌لب بود پول عوامل اطراف خود را می‌دادیم و پولی هم برنمی‌داشتیم. در این وضعیت من چه پولی و از کجا می‌آوردم؟ صرفاً و عملاً واقعیت همین بود.

خیلی خوشحال می‌شدم اگر کسی می‌گفت به عنوان جایزه یا بورس این کارت تهیه‌کنندگی را قلم می‌گیریم و شما فیلم خود را بسازید. با فرمتی کار می‌کردیم که معلوم است دکان نیست. یک بازیگر شناخته شده در این فیلم نمی‌آورید، از همین الان مانیفست را اعلام کردید که برای چه و با چه منظری این فیلم را می‌سازید.

*علت بدون مجوز ساختن فیلم همین گلوگاه تهیه‌کنندگی بود که در آن گیر کرده بودید؟

بله. تهیه‌کننده ی کارت‌دار نداشتیم. ادریس {برادرم} یک کار ساخته بود و این وزارت ارشاد را اغنا نمی‌کرد که کارت تهیه‌کنندگی به او بدهد.

*تلاش هم نکردید برای این که کارت تهیه‌کنندگی بگیرید؟

قوانین را می‌دانستیم و شامل حال او نمی‌شد.

*خیلی عجیب است، فیلم کسی که در جشنواره قبل درخشیده برای تهیه‌کنندگی باید به مشکل بخورد!

باید حرف‌های صنف تهیه‌کنندگان را بشنوید و آنها هم هزار ملاحظه دارند و نمی‌توان واقعاً در این اتاق نشست و گفت آنها اشتباه می‌کنند.

*نسبت به گذشته فرد محافظه‌کارتری شده‌اید؟

محافظه‌کارتر نشده‌ام و قدری اعصاب‌ ندارتر شدم. آن زمان با سیستم مواجه نبودم. ابتدا فیلم را ساختم و بعد وارد سیستم شدم. الان در سیستم هستم و می‌فهمم کجاها حفره دارد و چقدر برخی جاهای آن زشت و کریه است.

*این حرف شما با حرفی که سال 92 بیان کردید خیلی فرق می‌کند. آن زمان بسیار انگیزه کار سینمایی داشتید و این را در برنامه رادیویی بیان کردید.

الان هم مدام درباره سینما کار می‌کنم و می‌نویسم، اینها ربطی به هم ندارد. من خیلی می‌خواهم اطلاعاتم کم باشد و خبر نداشته باشند. خیلی خودم را از در معرض و مواجه قرار گرفتن خبرها دور می‌کنم. هیچ صفحه و پیج خبری و سینمایی نیست که دنبال کنم تا تمرکز و خلوتم به هم بخورد ولی به هر حال نشتی دارد. در جامعه‌ای که اطراف  شما خبر بالا و پائین می‌شود، به گوش شما هم می‌رسد.

*بعد از ساختن پاپ به این فکر می‌کردید بدون پروانه فیلم ساختن در اکران دچار مشکل می‌شود؟

خیر. فکر می‌کردم راه خود را باز می‌کند.

*جنگ شما با سازمان سینمایی برای پروانه ساخت گرفتن به نظر می‌رسید تبدیل به دعوای سیاسی ایوبی با شما می‌شود.

ابداً. ایوبی که الان رفته است. او بهترین برخوردها را با من داشت. کسی بود که آدرس خانه خود را داد تا فیلم من را در خانه خودش ببیند. نمی‌دانم آن میان چه اتفاقاتی رخ می‌داد ولی این آدم در این پروسه نیست که من او را متهم کنم. نمی‌دانم این میان چه اتفاقاتی رخ می‌داد.  وقتی من دست‌خالی دم مترو بهارستان بودم فردی در ارشاد بود که گفت بیا من مشکل شما را حل می‌کنم. وارد اتاقی شدم که هیچ چیزی نداشت و این فرد گفت من همه کار می‌کنم. گفت من برای شما پروانه می‌گیرم. خیلی خوشحال شدم. به دوستانم گفتم آقایی قبول کردند کار من را ردیف کنند و اگر ردیف شد سکه‌ای برای تشکر بگیریم. یک روز زنگ زد و گفت: نیت شما خیر است و کارها به خوبی پیش می‌رود، الان شماره حساب می‌فرستم 8-7 تومان بریزید تا به لطف خدا مسیر طی شود و در نهایت 7 تومان بقیه را واریز کنید.

گفتم آقا من نمی‌فهمم چه می‌گویید ولی اگر به خاطر فیلم من کاری کردید و هزینه‌ای کردید بگویید من هزینه را پرداخت می‌کنم ولی دیگر این مسیر را جلو نروید. علت را پرسید و گفتم واقعاً نمی‌فهمم. به گمان خود فیلمی می‌سازم که چیزی را عیان و برملا کنم و شما از چیزی صحبت می‌کنید که نفرت‌انگیزترین اتفاقی است که در جامعه ایران رخ می‌دهد. شما پیشنهاد می‌دهید از این کانال فیلم را به سرانجام برسانم؟ این مسئله که درباره‌اش صحبت می‌کنم همه جا وجود دارد. از ....  تا .... و تا ....  هم هستند. این زندگی در ایران است ولی هیچ راسی در ارشاد ندیدم که با من دشمنی داشته باشد. به شخصه ایوبی خیلی پیگیری می‌کرد. حبیب احمدزاده خیلی من را کمک کرد. به یاد دارم یک روز من را در ماشین خود نشانده بود و همینطور دنبال ایوبی و معاون او و غیره می‌گشت. خیلی من را کمک کرد.

*نسخه اورجینال با نسخه اکران چقدر تفاوت دارد؟

فیلم 17 مورد اصلاحیه خورد. اصلاحیه‌ها خیلی سختگیرانه بود ولی نمی‌توانستم چیزی بگویم. وقتی با آنها حرف می‌زدم لحن این طور بود که داریم مجوز می‌دهیم و این چیزهایی که می‌گوییم هم باید اصلاح شود. اگر اسمی پشت این فیلم بود، تهیه‌کننده صاحب‌داری که اهل معامله با آنها بود، خیلی می‌توانست در برش‌ها اغماض شود.

*این را به چشم می‌دیدید که به دلیل نداشتن تهیه‌کننده به شما فشار می‌آورند؟

بله. پروسه اجرایی هم جالب است. به شما می‌گویند فیلم شما اصلاحیه خورده است، انتظار دارید یک کاغذ سربرگ‌دار به شما بدهند و نوشته باشد به این دلایل این قسمت‌ها باید از فیلم حذف شود. شفاهی مطالب را بیان می‌کنند و شما با دست‌خط خودتان می‌نویسید که دقیقه چند و کجا را باید ببرید. هیچ ردی از این پروسه باقی نمی‌ماند.

*این هوشمندانه‌ترین شکل سانسور است.

بله. همانند پولی که پزشکان دریافت می‌کنند. هیچ چکی نمی‌توانید بدهید. قبلاً مرغ می‌آوردند و الان پول می‌دهید.

*می‌توانید چند مورد اصلاحیه را بیان کنید؟

خیلی از اپیزودهایی که قدری بار سیاسی داشت بریده شد. درباره جزئیات صحبت نکنیم.

*چرا؟ قدری صحبت‌ها بازتر می‌شود.

درباره اصلاحیه هیچ حرفی ندارم. می‌گویم هر آن چه در فیلم‌ها بر پرده می‌بینیم از همین کوچه گذشتند و ما هم خبر نداریم. بنابراین در اصلاحیه همه در عدالتی فیلم می‌سازیم.

*الان گفتید اگر من تهیه‌کننده داشتم شاید اصلاحیه نمی‌خورد.

این هم هست ولی وقتی در استودیو صدا و تدوین می‌روم و درباره خودم و فیلم‌ها کنار خودم صحبت می‌کنم درباره برش‌هایی که فیلم‌ها خورده است صحبت می‌کنند. این هم وجود دارد. منظورم این بود سخت‌گیرانه اصلاحیه نمی‌خورد نه این که اصلاً اصلاحیه نخورد.

*بعد از پاپ یک فیلم در مختصات جنوب می‌سازید منظورم آه ای عبدالحلیم (تیک آف) است. داستانی از هزاران داستانی که در بوشهر شنیده‌اید. سوال من این است که چرا با بازیگرانی که از چهره‌های مشهور سینما هستند؟ شما  یک روندی را احیا کردید که نابازیگر در مقابل دوربینت بدرخشد، بازیگر بومی می‌آوردی. یک باره با چهره‌های بسیار سرشناس سینما همانند مصطفی زمانی، پگاه آهنگرانی و حتی به جای این که از جنوب خواننده بیاورید از پایتخت خواننده می‌آورید. در حالی که آهنگ فیلم شما  را باید خواننده جنوبی بخواند. این وضعیتی است که متوجه می‌شوید احسان عبدی‌پور فیلمساز، مبارز جنوبی قبل از پاپ برای ساختن فیلم بومی نیست و از این نقطه به بعدمی‌خواهد استحاله شود.

من این را بیان کنم که 30-25 روز با بازیگران خود تمرین می‌کردم. تیمی که تولید و ساخت و تدارکات را برعهده داشت چنین چیزی می‌خواست و اصلاً خواست اولیه من نبود. درست است که مبارزه سختی نکردم که جلوی این را بگیرم ولیکن به گواه تمام بازیگرانی که با آنها تمرین کردم، من راه خود را می‌رفتم. تجربه زیاد جالبی نیست که بخواهم درباره آن صحبت کنم. پروژه برای من حفره‌های زیادی دارد. نمی‌خواهم زیاد درباره آن صحبت کنم.

*چرا؟ کسی که فیلم می‌سازد باید پیچیدگی آن را هم تجربه کند.

باید پای فیلم خود بایستم ولی درباره بیرون از کادر آن نمی‌خواهم صحبتی کنم چون اصلاً حرف‌های خوبی ندارم که بیان کنم.

*قرار است امروز حرف‌های بیرون از کادر را بشنویم.

درباره این فیلم حرفی نمی‌زنم چون می‌خواهم در آرامش زندگی کنم.

تاریخ نشر مطلب:
یکشنبه، ۲۷ خرداد ۱۳۹۷






نظرات کاربران



معرفي فيلم هاي روي پرده