گفت و گو با میثم کزازی کارگردان فیلمِ «شین»

گفت و گو با میثم کزازی کارگردان فیلمِ «شین»

این بلاتکلیفی به نفع سینمای ایران نیست

 

جمشید خاوری

 

از جمله معدود فیلم هایی که این روزها روی پرده سینماهای کشور رفته فیلم  «شین»  به نویسندگی و کارگردانی میثم کزازی است . فیلمی با بازی شهاب حسینی که بر اساس یک ماجرای واقعی ساخته شده اما مثل اکثر فیلم ها به خاطر حوادثی که اخیرا در کشور رخ داده نتوانست در جذب مخاطب موفق باشد. در همین زمینه با میثم کزازی گفت وگویی انجام داده ایم که از نظرتان می گذرد: 

 

*در ابتدای فیلم عنوان شده که فیلمنامه «شین» بر اساس یک ماجرای واقعی نوشته شده است. برای شروع صحبت بفرمایید آن ماجرای واقعی چه بوده و کجا اتفاق افتاده است؟

- ایده اولیه فیلمنامه را از ماجرایی که از یکی از دوستانم درباره اتفاقی که حدود ۵۰ سال قبل در تهران افتاده و به یک راز در خانواده تبدیل شده بود شنیدم اما به این آب و تابی که در فیلم می بینید نبود. ما برای اینکه فیلم، دراماتیک تر باشد، داستانک ها و شخصیت هایی به آن اضافه کردیم تا فیلمنامه نهایی شکل گرفت

 

*شما به عنوان یک فیلمنامه نویس قطعاً هر روز داستانهای زیادی را می خوانید یا می شنوید. چه چیزی در این قصه وجود داشت که شما را مجاب کرد فیلمنامه اش را بنویسید؟

- اولین دلیل من برای انتخاب این قصه، واقعی بودن آن است. اما مهمتر از آن، پیرنگ اصلی قصه بود که می گوید اثر ظلم همیشه باقی می ماند. حتی اگر چندین سال هم بگذرد بالاخره یک روز خودش را نشان می دهد. برای همین است که می‌گویند ما همیشه برای حلالیت طلبیدن و جبران کردن، فرصت نداریم. این یک تلنگر شخصی برای من بود

 

*چرا ژانر وحشت را برای روایت این قصه انتخاب کردید؟

- این فیلم در ژانر وحشت ساخته نشده، بلکه فیلمی است که چاشنی دلهره دارد. آن هم فقط در چند صحنه!  فیلم های ژانر وحشت، ساختار کلاسیک ندارد و معمولاً از دوربین روی دست و صداهای عجیب و غریب و کات های سریع استفاده می‌کنند در حالی که ما فقط در یک سکانس، دوربین روی دست داشتیم و تدوین مان هم به صورت خطی است. به نظرم اگر فیلم  «شین»  را در دسته بندی فیلم های وحشت قرار دهیم به فیلم لطمه می‌زند. در حال حاضر بیشتر تولیدات سینمای ایران در ژانر اجتماعی است که به اعتیاد و خیانت و مردم حاشیه‌ نشین پرداخته می‌شود ولی ما تصمیم گرفتیم حال و هوای فیلم مان کمی متفاوت تر باشد و از چاشنی دلهره استفاده کردیم

 

*طبق اصول فیلمنامه نویسی، آدمهای قصه بر اساس گناهی که قبلا انجام داده اند دچار کابوس می شود اما در فیلم شما نوشین که یک زن جوان است، خوابهای پریشان می بیند. در حالی که گناه را در گذشته پدر و عمویش مرتکب شده‌اند. چرا جای شخصیت‌ها را عوض کردید؟

- شما درست می گوید ولی ما از وجه مادرانگی نوشین به این ماجرا نگاه کردیم یعنی او را در موقعیت مشابه قرار دادیم که هر لحظه ترس از دست دادن دخترش را دارد. از طرف دیگر دخترش حنا همسن شیرین است که در گذشته آن اتفاق برایش افتاده و این به همذات پنداری نوشین کمک می‌کند. پدرش هم که منفعل است و او تنها گزینه ای است که می‌تواند به کشف راز کمک کند

 

*وجه تسمیه فیلم از کجا آمده؟ این "شین" یعنی چه؟!

- قدیم ها رسم بر این بود که اسم بچه ها را پشت جلد قرآن می نوشتند. در صحنه‌ای از فیلم، می بینیم که نوشین یک قرآن در لابه لای وسایل راضیه پیدا می‌کند که پشت جلدش اسامی پدر و عمویش (فریدون و فرامرز) نوشته شده و یک «شین» هم پایین تر می بینیم که همان "شیرین" قصه ماست اما چون شیرین، بچه پنهانی و غیررسمی (نه غیرشرعی) بوده پدرش می خواسته هم او را به حساب بیاورد و هم نادیده بگیرد بنابراین به نوشتن  «شین» به جای اسم کاملش اکتفا کرده!

 

*شایعه ای شنیدم که چون شهاب حسینی تهیه کنندۀ فیلم بوده حرف اول اسمش که «شین» است را برای بر روی فیلم گذاشته اید!

- این شایعه را تایید نمی کنم چون آقای حسینی اسم شان آنقدر بزرگ است که نیازی به این چیزها نداشته باشد. (با خنده) حالا اگر اسم "شون کانری" یا "شان پن" بود یک چیزی!

 

*همانطور که در ژانر کمدی، می‌گویند خنداندن مردم سخت است. در ژانر وحشت و دلهره هم می گویند ترساندن تماشاگر سخت است. در حالی که فیلم شما المانهای مختص فیلم های ترسناک را ندارد از چه تمهیداتی برای ایجاد حس ترس در تماشاگر استفاده کردید؟

- اولین تمهید، نوشتن عبارت "بر اساس یک داستان واقعی" در ابتدای فیلم است که تماشاگران را جدی تر وارد ماجرا می‌کند و یک عامل دیگر، لوکیشن، طراحی صحنه و میزانسن است که باعث ایجاد دلهره می شود

 

*در این شرایطی که جامعه دارد و سالن های سینما از تماشاگر خالی شده چطور این خطر را پذیرفتید که فیلم را اکران کنید!؟ 

-اکران فیلم از ۲۷ شهریور و چند روز قبل از اعتراضات شروع شد. ما برنامه های زیادی برای تبلیغات داشتیم که هیچکدام انجام نشد. بیلبورد هایمان هم به خاطر صحبت های آقای حسینی شبانه پایین کشیدند. اینستاگرام هم که فیلتر بود. عملاً هیچ تبلیغاتی نداشتیم. اگر همان موقع فیلم را از روی پرده برمی داشتیم خیلی سنگین تر بود تا اینکه ببینیم بعد از دوماه فقط حدود ۷۰۰ میلیون فروخته! الان همه سینماگران نگران این هستند که آینده سینما چه خواهد شد؟ وضعیت جوری شده که کمتر کسی ریسک می کند در سینما سرمایه‌گذاری کند. در حال حاضر اکثر سوپراستارها می‌گویند ممنوع الکار هستند و اگر از بازیگرانی که وزارت ارشاد قبولشان دارد استفاده کنیم مردم نمی آیند فیلم را ببینند! این بلاتکلیفی و محدودیت هایی که وضع شده به نفع سینمای ایران نیست.

 

تاریخ نشر مطلب:
چهارشنبه، ۰۹ آذر ۱۴۰۱






نظرات کاربران



معرفي فيلم هاي روي پرده