فیلمسازانِ خودساخته، در سینما ماندگار می شوند

مجید برزگر گفت: فیلم های زیادی در تاریخ سینما ساخته شده است که قطعا همه را ندیده ایم و به خاطر نمی آوریم. اما وقتی از سینمای ایران صحبت می شود، مشخصا نام چند فیلمساز مثل عباس کیارستمی، امیر نادری، ناصر تقوایی، مسعود کیمیایی و... به ذهن می آید که به همت خود فیلم ساخته و در تاریخ سینما جریان سازی کرده اند.به گزارش شایان فیلم و به نقل از ستاد خبری دومین جشنواره ملی فیلم سلامت؛ کارگاه تجربه های شخصی چرا فیلم می سازیم؟ با تدریس مجید برزگر عصر دیروز در پردیس سینمایی چارسو برگزار شد.

وی در ابتدا با مرور بخش هایی از تاریخ سینما بیان کرد: ایران جز اولین کشورهایی است که دوربین متحرک را وارد می کند. در حالی که پیش از سال 1900 دوربین عکاسی وارد ایران شده است، میرزا ابراهیم خان پلان های معروفی را در تاریخ سینما ضبط کرده که شاه از مقابل دوربین رد شده و به آن نگاه می کند.

برزگر با بیان این که نام بردن از سینمای ایران با آثار معدودی از کارگردانان همراه می شود، افزود: فیلم های زیادی در تاریخ سینما ساخته شده است که قطعا همه را ندیده ایم و به خاطر نمی آوریم. اما وقتی از سینمای ایران صحبت می شود، مشخصا نام چند فیلمساز یادآوری می شود. کارگردانانی مثل امیر نادری، ناصر تقوایی، مسعود کیمیایی و... که خوشبختانه تعدادشان هم کم نیست، به همت خود دست شان را بر زانو گرفته اند و فیلم ساخته و در تاریخ سینما جریان سازی کرده اند. اما تلویزیون جایی است که به کار خود مشغول است و این که تماشاگر داشته باشد یا نه، انگار چندان اهمیتی برایش ندارد. این یک هشدار است.

وی با اشاره به مهم ترین اهداف خود از فیلمسازی ادامه داد: وقتی می خواهم فیلم بسازم یا تهیه کنم، به این فکر می کنم که ساخته شدن یا نشدن یک فیلم اساسا چه ضرورتی دارد؟ قرار است فیلم چه بگوید، آیا باید بر اساس مدها پیش می رود؟ اگر این طور است، بعد از آن قرار است به کجا برسیم؟

کارگردان «یک شهروند کاملا معمولی» خطاب به دانشجویان و فیلمسازان جوان عنوان کرد: توصیه می کنم یا فیلمسازی را رها کنید یا در تصمیم تان مصمم تر شوید. هر یک از ما به عنوان فیلمساز دارای سبک خاص خود هستیم و این جمله اصلا یک شعار نیست. زیرا سلیقه مان در حرف زدن، لباس پوشیدن و انتخاب دوست و... با هم تفاوت دارد. اما روال جریان اصلی سینما متاسفانه تقلید از فیلم های موفق اخیر یا شبیه دیگری شدن است. از این رو باید تاریخ سینما را شناخت. البته بعید است کسی بخواهد قبل از ساخت فیلم بداند جایگاه آن در تاریخ سینما کجاست؟

برزگر با بیان اینکه از مستقل بودن و نوگرایی در فیلمسازی نباید ترسید، خاطرنشان کرد: از قضاوت شدن نیز نباید ترسید. اگر به نوگرایی متعهد بمانیم، دست کم از ساخت یک فیلم در آینده خجابت زده نمی شویم. سینما هنر گرانی است و در زمان تولید باید حساب شده عمل کرد.

وی در پاسخ به سوالی مبنی بر چگونگی کنار آمدن با محدودیت های مالی در سینما بیان کرد: من سه فیلم سینمایی ساخته ام که هزینه مجموع آن ها به اندازه دستمزد یک بازیگر خانم که اخیرا به او پیشنهاد ایفای نقش در فیلم جدیدی داده ام، نیست. فیلمسازی گران است و من بین فیلم نساختن و سخت فیلم ساختن قطعا دومی را انتخاب می کنم. فهمیدم باید چه چیزهایی را در اختیار داشته یا نداشته باشم و این میان امکاناتی را هم از دست داده ام. بسیاری از اختتامیه ها را کارگردانی کرده ام. در نهایت تیمی تشکیل داده ام که هدف اش از فیلمسازی تجاری و سوداگری نیست!این فیلمساز افزود: کارگردان کسی است که انتخاب می کند. به همین دلیل است که فیلم دو یا چندم یک بازیگر به قوت اثر اولیه او نیست. اگر کارگردانی امری باشد که در آن تصمیم گیری جایی ندارد، ما باخته ایم.

وی با اشاره به این که بهترین فیلمساز برای او سهراب شهید ثالث است، به انتقاد از یک جریان اصلی در سینمای ایران عنوان کرد: مسابقه سینمای ایران امروزه در این است که چه کسی می تواند بیشترین بازیگر چهره را به کار بگیرد، چه نویسنده ای می تواند بیشتر بخنداند، باید فیلمبردار درجه یک پیدا کرد و ... . در اینجا چیزهایی مهم می شود که شاید لزوما مهم نباشد. اما الگوهایی مثل عباس کیارستمی به ما می آموزند که از سادگی بی نهایت نترسیم. این که چطور می توانیم خود را آنقدر دانا کنیم که حتی اگر گروهی فیلم مان را هم دوست ندارند، برایمان کلاه از سر بردارند.

برزگر در پاسخ به این که آیا استفاده از تجهیزات ساده در فیلمسازی کوتاه مانع از دیده شدن آن ها در جشنواره های نمی شود، گفت: اگر من داور آن جشنواره باشم و نگاهم به عنوان داور قد واقعیت باشد نه نگاهی ایده آل حتما به آن فیلم توجه می کنم. این نگاه یک فیلم را به سطح جشنواره تقلیل می دهد و جشنواره لزوما ملاکی برای خوب و بد تشخیص دادن یک فیلم نیست. متاسفانه وقتی پاتوق فیلم دیدن وجود ندارد، تنها بستر برای دیده شدن فیلم ها جشنواره ها می شوند. از طرفی دو سالی است که به کمدی ها برگشته ایم و اتفاقا فیلم های بفروشی هستند. اما به اندازه ادعایشان که میزان فروش شان است، مطلوب نیستند. چراکه در ایران 80 میلیون جمعیت داریم و 50 میلیون تماشاگر بالقوه برای سینما. در حالی که پرفروش ترین فیلم های سینمایی به طور متوسط یک یا دو میلیون مخاطب داشته اند. بنابراین این ادعا درست نیست.

وی همچنین درباره یک تجربه شکل گیری ایده فیلمسازی خاطر نشان کرد: بعد از ساخت «پرویز» تصمیم گرفتم یک فیلم فارسی را بازسازی کنم. از خودم پرسیدم نتیجه این فیلم زمانی که من بسازم، چه می شود و اگر آن را زنده یاد کیارستمی می ساخت، چه می شد؟ در نهایت به نتیجه ای نرسیدم و این فکر من منجر به ساخت «یک شهروند کاملا معمولی» شد.

برزگر درباره هدف برگزاری این کارگاه نیز عنوان کرد: برای من مهم بود با مروری بر تاریخ سینما، چگونگی فیلم ساختن و اهمیت پیدا کردن جای خود را در سینما مطرح کنم.

 

تاریخ نشر مطلب:
یکشنبه، ۰۵ شهریور ۱۳۹۶






نظرات کاربران



معرفي فيلم هاي روي پرده