نکاتی ضروری درباره‌ی فیلم‌های مستند که باید بدانید

در فیلمسازی مستند چه بسا لازم می شود اطلاعاتی دقیق تر از آنچه در تصویر می تواند بیاید به بیننده ارائه شود تا او بتواند موضوع را خوب درک کند. مثلا اگر درباره وضعیت نابسامان جاده های یک کشور فیلم می سازیم، می توانیم تصورهایی از این جاده ها و زیبایی ها و زشتی های شان را بگیریم و به نمایش بگذاریم (و این کاری است که از اطلاعات و آمار بر نمی آید)، اما با تصور نمی توانیم درباره طول جاده های کشور و مقایسه آن با جاده های کشورهای دیگر چیزی بگوییم.

فیلمی درباره یک مرکز بازآموزی معتادان (مانند فیلم «آوانتاژ») می تواند تصویر زنده ای از زندگی روزانه در این مرکز و آدم هایی که در آن زندگی می کنند ارائه دهد، اما نمی تواند درباره تعداد این مراکز و تعداد معتادان در کشور چیزی بگوید. اینجاست که لازم می شود برای کامل کردن تصور ما از وضعیت جاده ها یا اعتیاد، آمار و ارقامی نیز به تصویرهایی که از این موضوع ها گرفته ایم اضافه شود. حتی در یک فیلم مستند پرتره، فیلمی درباره یک شخصیت ادبی، هنری یا علمی نیز اطلاعاتی ضروری اند که در قالب تصویر نمی گنجند، مانند سال انتشار آثار و تاریخ تولد و دیگر رویدادهای مهم زندگی شخصیت فیلم.

گفتار، نوشته، انیمیشن

شکل رایج ارائه اطلاعات در قالب گفتاری است که روی فیلم خوانده می شود (یعنی در شکل naration یا voiceover) اما این تنها شکل ارائه اطلاعات نیست. امروزه بسیاری از فیلمسازان ترجیح می دهند آمار و ارقام درباره موضوع فیلم شان به شکل نوشته هایی که ابتدا یا انتهای فیلم می آیند ارائه شود. این کار بیشتر از این نگرانی می آید که ارائه اطلاعات روی تصویرها حس و حال عاطفی آنها را از بین ببرد و فیلم را به کلاس درس تبدیل کند.اما این نگرانی درباره همه فیلم ها هم صادق نیست و فیلم هایی داریم (مانند فیلم «توطئه گاوی») که پر از انواع منحنی ها و اطلاعات گفتاری هستند. البته در این حالت هم فیلمساز سعی می کند اطلاعات را به شکل حتی الامکان عامه فهم ارائه کند.

منحنی ها و گراف های انیمیشن یکی از روش هایی هستند که اطلاعات را برای بیننده عادی قابل فهم می سازند. نوشته هایی که روی تصویرها می آیند مانند نام مکان ها یا نام آدم هایی که در تصویر با آنها مصاحبه می شود نیز بخشی از اطلاعاتی هستند که در اختیار بیننده قرار می گیرند و در نهایت نباید فراموش کنیم که اطلاعات زیادی را از زبان مصاحبه شونده های یک فیلم می شنویم.

حجم اطلاعات

در زمان محدود فیلمی نیم ساعته تا یک و نیم ساعته، بیننده حجم محدودی از اطلاعات را می تواند جذب کند. انبوهی از عدد و رقم یا اصولا توسط بسیاری از بینندگان دریافت نمی شود یا در صورتی که دریافت شود، به یاد نمی ماند و تاثیری بر او نمی گذارد. تنها ضروری ترین اطلاعات را باید ارائه کرد و آن هم در قالب و شکلی که به آسانی قابل دریافت باشد.

مثلا به جای دادن طول یک یک جاده های کشور، می توان تنها فاصله تهران تا رشت را (برای نمونه) گفت و فاصله تهران با شهرهای دیگر را به عنوان دو برابر یا چهار برابر این فاصله ذکر کرد تا شنونده راحت تر تصوری از فاصله ها به دست بیاورد. می توان با گنجاندن فصل هایی که بیشتر تماشایی اند یا موسیقی دارند، بین فصل هایی که حاوی اطلاعات زیادی در قالب گفتار هستند فاصله انداخت تا فیلم بیش از اندازه از اطلاعات و آمار اشباع نشود.

آیا اطلاعات فیلم درست هستند

فیلمساز حتی الامکان منبع اطلاعات خود را ذکر می کند اما حقیقت این است که بیننده نه این منابع را می تواند چک کند و نه درستی اطلاعاتی را که از این منابع گرفته شده اند. کاری که از فیلم مستند خوب بر می آید ارائه تصویرهایی زنده از موضوع است که هیچ عدد و رقمی از پس عرضه آنها بر نمی آید اما صحت اطلاعات را بیننده علاقه مند باید خود چک کند.فیلم مستند از این نظر فقط در حد تلنگری است به بیننده و او را به شناخت بیشتر موضوع و تحقیق در آن بر می انگیزد. روایتی که یک فیلم مستند، هر اندازه خوب و با انصاف، از تاریخ مقطعی از یک کشور ارائه می کند، طبیعتا کامل نیست و علاوه بر این از دیدگاه فیلمساز ترسیم شده است.

فیلمساز می تواند با توجه به علایق و منافع خود برخی اطلاعات را حذف، برخی دیگر را برجسته و حتی برخی را دانسته یا نادانسته تحریف کرده باشد. اعتماد مطلق به اطلاعات یک فیلم جایز نیست و اگر موضوع فیلم برای بیننده مهم می شود باید شخصا در صحت آنها تحقیق کند. دست کم با یک جستجوی ساده در منابع اینترنتی ببیند آیا اطلاعات اصلی ارائه شده به او مورد تایید همگانی هست یا نه.

اطلاعات و احساسات

در میان تعدادی از مستندسازان اکراهی از ارائه اطلاعات در فیلم مشاهده می شود. نگرانی اصلی آنها این است که اطلاعات از قوت تاثیرگذاری عاطفی فیلم می کاهند. اما واقعیت این است که بدون اطلاعات اولیه درباره یک موضوع به دشواری می توان فهمید در فیلم چه اتفاقی دارد می افتد یا آدم ها درباره چه دارند بحث می کنند و در نتیجه امکان برقراری ارتباط عاطفی نیز منتفی می شود.حقیقت این است که عاطفه و اطلاعات می توانند مکمل هم باشند یا دقیق تر بگوییم اطلاعات با ارائه ابعاد موضوع و کمک به فهم منطقی واقعیت، زمینه را برای برقراری ارتباط عاطفی با موضوع نیز فراهم می آورد. مسئله این است که نباید اجازه داد وزن اطلاعات در یک فیلم آن قدر زیاد شود که آن را تبدیل به رسانه ای علمی کند./ماهنامه همشهری 24

تاریخ نشر مطلب:
یکشنبه، ۲۶ شهریور ۱۳۹۶






نظرات کاربران



معرفي فيلم هاي روي پرده