۲۲ نکته‌ی ویژه از ۲۲ فیلم جشنواره‌ی فجر

سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر از دیروز آغاز شده. جشنواره‌ای که پیش از شروع حواشی زیادی را یدک کشید و با باز شدن بحث تحریم، مورد هجوم و یا دفاع افراد مختلف قرار گرفت. اما فیلم‌هایی که از ابتدا و پیش از داستان تحریم‌ها فرم حضور را پر کرده بودند، در هییت داوران دیده شده و عموما به بخش مسابقه راه یافته‌اند. در این یادداشت نگاهی انداخته‌ایم به یک نکته ویژه و جالب توجه از هرکدام از فیلم‌های بخش سودای سیمرغ.

«آبان یازده شصت»

ساخته مهرداد خوشبخت و از جمله تولیدات سازمان سینمایی اوج که یک فیلم دفاع مقدسی است. اما به‌نظر می‌رسد باید منتظر تماشای یک فیلم جنگی به‌روز و غیرایدئولوژیک باشیم. اتفاقی که در سینمای دفاع مقدس کمتر افتاده است. حضور حسن معجونی هم در یک فیلم جنگی جالب توجه است. فیلم درباره لحظات بغرنج سقوط آبادان می‌باشد. پوستر این فیلم هم یکی از خاص‌ترین پوستر‌های جشنواره امسال است. با دستی که یادآور عکس دست حاج قاسم سلیمانی است.

«آتابای»

اولین فیلم داستانی نیکی کریمی که در خارج از تهران ساخته شده. «اتابای» در شهر خوی می‌گذرد و نکته‌ای که دانستنش برایتان جالب خواهد بود اینست که هادی حجازی‌فر که در از جمله بازیگران فیلم هم هست، فیلمنامه آن را به نگارش درآورده. این اولین حضور حرفه‌ای او به عنوان فیلمنامه‌نویس در سینمای حرفه‌ای است.

«آن شب»

کوروش آهاری فیلم اول خود را با حمایت شهاب حسینی در آمریکا ساخته است. همانطور که می‌دانید، مدتی قبل خبر‌هایی مبنی بر تاسیس یک شرکت فیلمسازی توسط شهاب حسینی در آمریکا پخش شد. این کمپانی که ندای هفت آسمان نام دارد، اولین فیلمش یعنی «آن شب» را ساخته و راهی جشنواره کرده. شهاب حسینی از جمله هنرمندانی بود که سرسختانه با تحریم جشنواره مخالفت کرد. به‌نظر می‌رسد «آن شب» فیلم پر از تعلیق و دلهره و حتی ترسناکی باشد و این هیجان‌انگیز به‌نظر می‌رسد.

«ابر بارانش گرفته»

فیلمی که مجید برزگر کارگردانش ادعا می‌کند کاملا مستقل و تماما با سرمایه شخصی ساخته شده است. اتفاقی که بسیار سخت می‌افتد. با بالا رفتن هزینه تولید فیلم در ایران، برای ساخت یک فیلم بلند شخصی باید یا حسابی پولدار باشید یا به یک منبع مالی بزرگ وصل باشید که نخواهید اسمی ازش برده شود. با این وجود احتمالا «ابر بارانش گرفته» کم خرج‌ترین و ارزان‌ترین فیلم جشنواره امسال خواهد بود.

«پوست»

برادران ارک که با فیلم کوتاه خود در سینه فنداسیون جشنواره فیلم کن درخشیدند، اولین فیلم بلندشان را ساخته‌اند که کنجکاوی‌برانگیز به‌نظر می‌رسد. این اولین فیلم تماما ترکی‌زبان سینمای ایران محسوب می‌شود و این مهم‌ترین نکته آن است. ضمن اینکه فیلم از افسانه‌های محلی استفاده کرده و طبق تصویری که از آن منتشر شد، جن و موجودات ماورایی افسانه‌های ترکی در فیلم حضور دارند.

«تومان»

اسم فیلم جالب است نه؟ موضوع آن درباره جوانانی است که برای تغییر وضع اجتماعی خود دست به قمار‌هایی می‌زنند که می‌تواند کل زندگیشان را نابود کند یا پیروز شوند.

«خروج»

ابراهیم حاتمی‌کیا این‌بار یک فیلم جاده‌ای ساخته. نکته جالب این فیلم در شکل ساختش است. یعنی سکانس‌های فیلم مطابق ترتیبشان در فیلمنامه و پشت سر هم فیلمبرداری شده‌اند و عوامل مسیر جاده‌ای را از اول تا انتها پیش آمده‌اند و اصطلاحا بخش‌های جاده‌ای فیلم رج نخورده. اتفاقی که هزینه‌های تولید را زیاد و سرسام‌آور می‌کند، اما تاثیر بسزایی روی کیفیت بصری و بازی بازیگران دارد. شنیده حاکی از آن است که این از جمله فیلم‌های انتقادی حاتمی‌کیا است و به مذاق اصولگرایان خوش نخواهد امد.

«خوب بد جلف: ارتش سری»

با «ارتش سری» احتمالا سفری به‌دل تاریخ خواهید داشت. اینظور که از آنونس‌ها و تصاویر فیلم مشخص است فاشیسم ظهور کرده در آلمان یکی از بخش‌های پررنگ فیلم است که باید دید قاسمخانی چطور آن را دستمایه قرار داده است. «ارتش سری» تنها کمدی راه‌یافته به جشنواره امسال می‌باشد.

«خورشید»

مجید مجیدی بعد از ساخت فیلمی در بالیوود به سینمای ایران بازگشته و فیلمی درباره کودکان کار ساخته. اگر فیلم فضایی شبیه به «بجه‌های آسمان» یا «رنگ خدا» داشته باشد، جالب می‌شود.

«خون شد»

ساخته مسعود کیمیایی که کارگردانش از اولین کارگردانانی بود که از حضور در جشنواره انصراف داد. تیم بازیگری فیلم ضعیف‌ترین تیمی است که مسعود کیمیایی تا به‌حال با آن در فیلم‌هایش همکاری کرده است و بعد از فیلم‌های کمدی ناخواسته‌ای مانند «متروپل» و «قاتل اهلی» امیدی به این فیلم نیست. احتمالا در سینما غوغایی از سوت و کف و مسخره‌بازی به راه بیفتد.

«درخت گردو»

محمدحسین مهدویان بالاخره فیلمی ساخته که سیاسی نیست و این خودش مهم‌ترین نکته فیلم جدید اوست. فیلمی که به‌نظر بسیار تلخ و تراژیک می‌آید، چراکه درباره یکی از تلخترین وقایع معاصر است: بمباران‌های شیمیایی. همکاری پیمان معادی و مهران مدیری با مهدویان کنجکاوی‌برانگیز به‌نظر می‌رسد.

«دو زیست»

از جمله فیلم‌های پرستاره جشنواره امسال که کلی بازیگر معروف و گرانقیمت دارد. مهم‌ترین نکته فیلم بازی جواد عزتی در نقشی جدی در این فیلم می‌تواند باشد.

«روز بلوا»

بهروز شعیبی در همکاری جدیدش با اوج به سراغ مبحث فساد‌های مالی واتهامات این‌چنینی رفته است. بابک حمیدیان در این فیلم بازی می‌کند که در نوع خود جالب و عجیب است. هم با سازمان اوج به عنوان یک سازمان کاملا ایدئولوژیک و دولتی همکاری می‌کند و ازشان پول می‌گیرد و هم از طرف دیگر جشنواره را تحریم می‌کند. با خودت چند چندی آقای حمیدیان؟

«روز صفر»

این یک فیلم اکشن است درباره دستگیری عبدالمالک ریگی. جالب‌ترین نکته‌اش در همین اکشن بودن فیلم است. باید امیدوار باشیم با پول‌های هنگفتی که سعید ملکان در اختیار دارد و نفوذ و قدرتش، بالاخره سینمای ایران یک فیلم اکشن درست حسابی و پرهیجان به‌خود ببیند که کیفیت ساختش هم قابل قبول باشد.

«سه‌کام حبس»

اسم فیلم بامزه است. نیست؟ جز این بعید می‌دانم نکته خاصی داشته باشد و باید انتظار یک فیلم چرک دیگر از سامان سالور را داشته باشیم.

«سینما شهر قصه»

کیوان علیمحمدی فیلمی ساخته که از اسم و وجناتش به‌نظر می‌رسد در ستایش خود سینما باشد و کلی احساس نوستالژیک در حین تماشا به تماشاگران تزریق کند. جالب است بدانید در این فیلم سکانسی از «کاغذ بی‌خط» که هدیه تهرانی و جمشید مشایخی در یک شب بارانی در آن حضور دارند، بازسازی شده و همین سکانس حکم آخرین حضور مرحوم مشایخی روی پرده سینمای ایران را دارد.

«شنای پروانه»

فیلمی از یک مستندساز جسور که مستندهایش عموما در میان خلافکار‌ها و خیابان‌های پایین شهر می‌گذرد. به‌نظرم باید منتظر باشیم این‌بار هم جنبه‌های غریب و ناملموسی از زندگی در جنوب شهر و فلاکت فقر را در «شنای پروانه» محد کارت ببینیم.

«عامه پسند»

آخرین فیلم سهیل بیرقی و یکی از فیلم‌های زنانه امسال که درباره مسائل زنان است. پیش‌بینی می‌شود فیلم هم مانند اسمش عامه‌پسند از آب دربیاید.

«قصیده گاو سفید»

فیلمی که کارگردانش باید فکری به حال نام آن بکند. این نکته مهمی درباره فیلم است، فارغ از موضوع و کیفیت فیلم، اسم آن شدیدا دافعه برانگیز است و در اکران عمومی می‌تواند لطمه جدی به فروش آن بزند. انگار نام فیلم فریاد می‌کشد: منو نبین! منو نبین!

«مردن در آب مطهر»

برادران محمودی که در این چندسال حسابی فعال بوده‌اند، فیلمی ساخته‌اند شبیه به تولیدات پیشینشان. هم مایه و مضمونش یک عاشقانه مشابه است، هم دیدگاه اجتماعی اش در نمایش شرایط افغان‌ها و هم احتمالا اسلوب فیلمسازی‌شان که تا اندازه زیادی سریالی است.

«مغز استخوان»

فیلمی که احتمالا مکانیزمی شبیه به آثار اصغر فرهادی دارد و در همان طیف از سینمای اجتماعی دسته‌بندی می‌شود. کارگردانش هم مدت‌ها دستیار اول اصغر فرهادی بوده و سیمای او را از نزدیک یاد گرفته.

«من می‌ترسم»

از معدود فیلم‌های زنانه دیگر امسال که جشنواره‌اش البته حسابی مردانه به‌نظر می‌رسد. باید دید الناز شاکردوست در یک درام اجتماعی که به‌نظر می‌رسد شخصیت‌هایی درونگرا دارد چطور بازی می‌کند. اینجا نه می‌تواند مانند «شبی که ماه کامل شد» داد و بیداد‌های اغراق آمیز و روی اعصاب کند نه مثل کمدی «مطرب» می‌تواند پرطمطراق و غلو‌آمیز باشد. یک آزمون بازیگر واقعی برای او.

برچسب ها:

[]
تاریخ نشر مطلب:
یکشنبه، ۱۳ بهمن ۱۳۹۸






نظرات کاربران



معرفي فيلم هاي روي پرده