نگاهی به چند اثر حاضر در جشنواره فیلم فجر

محمد رضا نعمتی

 

 

آتابای، نیکی کریمی

درباره فیلمساز: ظاهرا کاری که به عمر استاد کیارستمی قد نداده، هادی حجازی فر با نیروی جوانی اش در مقام بازیگر، بازیگردان و مهمتر از همه، نویسنده برای بانو رتق و فتق کرده است؛ ساختن یک فیلم قابل تحمل. هیچ کدام از چهار فیلم قبلی کارگردان را ندیدم اما شنیده ها حاکی است آتابای به دردبخور آنها است. نیکی کریمی در سی سال فعالیت سینمایی خود یک کار را درست انجام داده؛ ایستادن بر شانه های غول ها. رندی دو سال قبل در مورد بازی نیکی کریمی نوشت، او دیگر حتی در نقش خودش هم قابل تحمل نیست(اشاره به حضورش در فیلم کامیون در نقش خودش).

امتیاز: یک و نیم از پنج

 

ابر بارانش گرفته، مجید برزگر

درباره فیلمنامه: آن ندای گمراه کننده درونی که همواره با نویسنده(گان) از متنی به ظاهر تمام شده سخن می گوید، گریبان این فیلم را تا اطمینان از خفگی رها نکرده است. با گذر از جشنواره، بدون شک برزگر، به تعجیل خود و نادیده گرفتن فریادهای فیلمنامه اش برای چندین نسخه بازنویسی دیگر، پی خواهد برد. به عنوان یک نکته، فیلمها در ژانر سینمای هنری لااقل باید واجد این دو مشخصه باشند: قلابی قوی به واسطه حضور شخصیتی تاثیرگذار و، ضربه حسی برآمده از دگرگونی شناختی تماشاگر در پایان اثر. فاصله مابین این دو پاساژ در فیلم های هنری، هرچقدر کسالت بار هم که باشد، قابل طی کردن است.

اتفاقی که در این فیلم و آتابای و یکی دو فیلم دیگر شاهدش بودیم، حذف نام همه عوامل به جز کارگردان از تیتراژ نخستین بود. سنتی که اگر در فیلم کوتاه توجیهی دارد، در سینمای بلند اما کار تمیزی نیست.

امتیاز: یک از پنج

 

روز صفر، سعید ملکان

درباره حواشی فیلم: از منظری، فیلم را می توان به دو بخش تقسیم کرد. قسمت هایی که در آلمان ساخته شده و باقی فیلم. سکانس های آلمان، از نظر دیالوگ، بازی، کارگردانی و... به طرزی آزارنده آماتوری از کار درآمده اند. به قسمی که امیر جدیدیِ این صحنه ها، می تواند چتر در چتر نیکی کریمی(در کامیونِ دو سال قبل!)، برای زرشک زرین رقابت کند. با توجه به آنکه تهیه کننده کار را در آلمان، با مجوز فیلم سامورایی در برلین جلوی دوربین برده و گروه فیلمبرداری نیز به محض ورود، به آنجا پناهنده شده، می شود سرهم بندی فیلم در این صحنه ها را آسیب شناسی کرد. در نهایت، روز صفر منهای شعارهای حاتمی کیایی اش، فیلمی است که مخاطب را بابت پول بلیط، مغبون نمی کند. 

امتیاز: دو و نیم

 

روز بلوا، بهروز شعیبی

لاگ لاین: خبر تکان دهنده تر از این چه می تواند باشد که  یک روحانی خیّر به اداره اطلاعات احضار شود بابت اختلاس معظم منتسب به او؟ وی برای یافتن حقیقت، دنیای آرام آخوندی را کنار می کذارد و پله پله وارد تا اعماق می رود، جایی که برادران، پدر زن مذهبی، همسر نمازخوان، همه و همه را در این کثافت شریک می یابد..

درباره فیلم: به رغم آنچه گفته می شود فیلم شعیبی، تطهیر روحانیت است، انتخاب یک آخوند بهترین انتخاب برای قهرمانی در هچل افتاده است؛ یک مخمصه بسیارنفس گیر. به بیان ساده، اگر خبر برسد که اختلاس عظمای یک موسسه مالی اعتباری زیر سر یک روحانی است، واکنش مردم چه خواهد بود نسبت به زمانی که این اختلاس توسط یک کراواتی انجام شود؟

روز بلوا را تا نقطه عطف دومش می توان یکی از بهترین فیلمنامه های چندسال اخیر قلمداد کرد اما از اینجا به بعد، فیلمنامه یکی از اصول دین هالیوود را نقض می کند: فیلمها ساخته می شوند فقط برای بیست دقیقه پایانی. همین گناه کبیره ی دراماتیک کافی است مزه شیرین یک کاتارسیس در کام تماشاگر به طعم یک انبه کال تبدیل شود و تمام!

امتیاز: دو و نیم از پنج

 

مغز استخوان، حمیدرضا قربانی

لاگ لاین: مادر جوانی برای نجات کودکش از بیماری لوسمی، باید شوهرش را راضی کند تا طلاقش دهد بلکه با همسر قبلی اش که محکوم به اعدام است، بیامیزد و از بند ناف نوزاد متولد شده، سلول بنیادی استخراج کنند. در میانه کار مشخص می شود شوهر سابق به خاطر نجات خانواده فقیرش، تجاوز و قتل دختری را توسط یک بچه پولدار به گردن گرفته است.

درباره فیلم: کنش دلبخواهی و بی منطق جواد عزتی(شوهر سابق اعدامی) در صحنه پایانی، در امتناع از آمیزش با زن، حاصل تصمیم نویسنده و شاید هم سانسور است. این، انتخاب غلط، تیر خلاص به پیکره فیلم است؛ حسی از سر کار ماندن دو ساعته تماشاگر. جدا از این، بی گناهی شوهر در به گردن گرفتن یک قتل به خاطر پول که به گره دوم و اصلی پیرنگ بدل شده، چه کمکی به داستان کرده است؟ جواد عزتی می توانست واقعا مرتکب قتلی شده باشد! اتفاق خوب برای فیلم این است که تماشاگر به خاطر شلوغ کاری داستان، اساسا متوجه چنین گاف بزرگی نمی شود! بگذریم که از میانه داستان، قهرمان از مادر، به برادرشوهر سابق، و راضی کردن همسر به دیاثت، به کشف معمای قتل جابجا می شود و پریناز ایزدیار و بابک حمیدیان، کلاً می روند برای استراحت!

امتیاز: دو از پنج

برچسب ها:

تاریخ نشر مطلب:
سه شنبه، ۲۲ بهمن ۱۳۹۸






نظرات کاربران



معرفي فيلم هاي روي پرده