افشاگری پرنسس دایانا در مستندی بحث برانگیز

بعد از سال ها پس و پیش شدن و بحث های بسیار، سرانجام قرار است پیش از بیستمین سالگرد مرگ شاهزاده خانم محبوب انگلستان، مستندی روی آنتن برود که درباره ملکه گرفته تا پرنس چارلز، افشاگری‌های بسیاری در آن وجود دارد.به گزارش بانی فیلم به نقل از گاردین، بعد از سال ها جدل سر نوارهایی که چند دهه پیش ضبط شده بودند، حالا این نوارها از ماه آینده در تلویزیون بریتانیا به نمایش درخواهند آمد و در آن ها دایانا، پرنسس ولز درباره ازدواج بدون عشقش با پرنس چارلز صحبت می کند. دایانا که چهار سال پیش از مرگش با دوربین صحبت می‌کرد، می گوید که چطور چارلز وقتی او نوجوان بود سعی کرد دلش را به دست بیاورد و چطور به فاصله کمی پس از ازدواجش در ماه جولای سال ۱۹۸۱، غمی شدید او را در بر گرفت.

در فیلم مستند «دایانا: با کلمات خودش» که قرار است پیش از بیستمین سالگرد مرگ او در یک تصادف رانندگی در روز سی و یکم ماه آگوست از شبکه۴ بریتانیا به نمایش دربیاید، این شاهزاده خانم آشکار می‌کند که وقتی پنج سال از ازدواجش گذشته بود و کاملا مطمئن شده بود که ازدواجش بدون عشق است، «گریه کنان» پیش ملکه رفت. او می گوید: «بنابراین پیش خانم بزرگ رفتم و گفتم نمی دانم باید چه کار بکنم. او هم گفت من هم نمی دانم باید چه کار بکنی. و همین. این «کمک» او بود.»

دایانا همچنین درباره تاثیر احساساتش نسبت به یک مرد مرموز صحبت کرد. این رابطه که اتفاق خاصی در آن نیفتاد، برای مدتی افکار او را درگیر خود کرده بود تا وقتی که خانواده سلطنتی به آن پی برد. دایانا می گوید: «در ۲۴ سالگی، عمیقا عاشق کسی شدم که بخشی از تمام این چیزها بود و به این مسئله پی بردند و او را بیرون انداختند و مدتی بعد هم کشته شد. و باید بگویم که این عمیق ترین ضربه در زندگی من بود.»بسیاری بر این باور هستند که دایانا درباره احساساتش نسبت به بری ماناکی صحبت می کرده است. او یکی از افسرهای عضو جوخه حفاظتی سلطنتی بود که مدتی بعد در یک سانحه موتورسیکلت جان خود را از دست داد.

در این نوارهای ویدیویی که سال ۱۹۹۳ در قصر کنزینگتون توسط پیتر ستلن مربی سخنرانی عمومی او ضبط شده اند، دایانا میگوید این مرد «من را بیرون می‌انداخت و مجبورم می کرد در مراسم عمومی حضور داشته باشم چون به اتاق او می‌رفتم و فریاد می کشیدم.»او به ستلن می گوید که خانواده سلطنتی درباره احساسات او نسبت به این مرد اطلاع داشت. او اضافه می‌کند: «اما هرگز مدرکی از آن وجود نداشت. هرگز نباید با آتش بازی می کردم، اما این کار را کردم و خیلی سوختم. سه هفته بعد از اینکه او رفت، در یک سانحه موتورسیکلت کشته شد. با او بیشتر از هر کس دیگری به من خوش می‌گذشت.»رالف لی که تدوین گر شبکه۴ است، می گوید: «این فیلم به دایانا یک صدا می دهد و او را در زمانی در مرکز قرار می دهد که یک بار دیگر کل کشور نسبت به زندگی و مرگ او فکر خواهد کرد. این حکایت او از رخدادهای خصوصی و عمومی و کمکی بزرگ به رکوردهای تاریخی است.»

تصاویری که در این فیلم مستند به نمایش درمی آید، از سال ۲۰۰۱ تا به حال بحث برانگیز بوده، یعنی وقتی که این نوارها در حمله پلیس به خانه پل بورل، پیشخدمت سلطنتی سابق، کشف شد. خانواده اسپنسر ادعای قانونی نسبت به نوارها داشت، اما در سال ۲۰۰۴ آن‌ها به ستلن بازگردانده شدند. در ادامه، این نوارها که بخشی شان تا به حال از شبکه تلویزیونی آمریکایی ان‌بی‌سی روی آنتن رفته است، قرار بود بخشی از یک فیلم مستند به مناسبت دهمین سالگرد مرگ پرنسس دایانا باشند. سر تدی تیلور که نماینده مجلس است، آن موقع خواستار این شده بود که تا وقتی که پسرهای این زوج یعنی پرنس ویلیام و هری زنده هستند، نوارها به نمایش درنیایند. ممنوعیتی بر به نمایش درآمدن آن ها وضع نشد، اما با وجود اینکه ساختن مستند ۱۰۰ هزار پوند خرج برداشته شده بود، روی آنتن نرفت.

حالا این مستند جدید شبکه۴ نگاهی تازه به پاتریک جفسون منشی شخصی دایانا و دوست نزدیک او دکتر جیمز کالت هرست می‌اندازد. در عین حال، برای نخستین بار صحبت های آن آلن را نشان می دهد، کسی که آن موقع به این شاهزاده خانم به طور خصوصی رقصندگی تدریس می کرده است. آلن از «خجالتی بودن عظیم» دایانا و تصمیم او مبنی بر این صحبت می کند که می خواست از کامیلا پارکر بولز بخواهد شوهرش را تنها بگذارد.

دایانا با صداقت تایید می‌کند که پیش از اینکه با چارلز ازدواج کند تنها ۱۳ بار او را دیده بود و به توصیف جاه‌طلبی‌های اولیه اش در زندگی می پردازد. «من اصلا از نظر آکادمیک علاقه ای نداشتم. فقط می‌خواستم با مردم باشم و خوش بگذرانم و مواظب مردم باشم. اما شورشی بودنم همیشه وجود داشت. زیر همه چیز قرار داشت. بیرون نمی آمد. یا حداقل آن ها آن را نمی دیدند.»شاهزاده خانم توصیف می کند که خیلی در جوانی اش علاقه ای به چارلز نداشت اما در سال ۱۹۷۹ بعد از کشته شدن لرد ماونت بتن فکر کرد دیدن دوباره او بد نخواهد بود. او می گوید: «همش با من حرف می‌زد. مثل یک جوش بد نزدیک من بود. مثل یک توله سگ دنبال من می کرد.»

در ۱۹ سالگی، دایانا اقرار می کند که علاقه یک مرد مسن تر برایش جالب بود. به ستلن می گوید حس می‌کرد که وقتی جلوی چارلز می ایستاد، او هم هیجان زده می‌شود. او به یاد می آورد که وقتی چارلز کار می کرد به کاخ باکینگهام دعوت شده بود و با خودش فکر می‌کرد: «خب مهم نیست، واقعا اذیتم می کند که وقتی تو داری کار خودت را می کنی من فقط آنجا بنشینم. این را گفتم و یک نیرویی را درون او بیدار کرد. حسابی چالش برانگیز بود.»

تاریخ نشر مطلب:
دوشنبه، -۱۰۹ فروردین -۶۲۱






نظرات کاربران



معرفي فيلم هاي روي پرده