کچل‌های سینما، از جمشید آریا تا صفر کشکولی!

علی رستگار

کچلی و طاسی سر همان‌طور که در زندگی برخی آقایان را جذاب‌تر از زمان موداری می‌کند و باعث می‌شود باقی عزیزان بی‌مو و کم‌مو هم پُز همین جذابیت را بدهند، در دنیای سینما هم جایگاه ویژه خودش را دارد و بازیگرانی را می‌توان سراغ گرفت که بخش عمده‌ای از جذابیت و کاریزمای بازیگری شان را مدیون همین کچلی و طاسی هستند. بازیگرانی که هرگونه تصور آنها با مو از این عظمت، ابهت و جذابیت‌شان می‌کاهد و دست‌کم چیزی به آن اضافه نمی‌کند.

مطمئنا گل سرسبد کچل‌های سینما، یول برینر است. هر چند پیش از او هم سینما کچل‌هایی به چشم خود دیده بود، اما اولین بار برق سر طاس این بازیگر روسی‌الاصل ـ با نام اصلی یولی بوروسوویچ برینر ـ بود که دیدگان تماشاگران سراسر جهان را به خود خیره کرد. قدرت بازیگری، صدای گرم و آن چشم‌های گیرا، به مدد تکمله ظاهری شاخصی چون طاسی در هر نقش و فیلمی به کار برینر می‌آمد و او تماشاگران را با خود همراه می‌کرد.

برینر که 11 جولای 1920 به دنیا آمد، در فیلم‌های دیگری همچون هفت دلاور، سلطان و من (که برای آن برنده اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد شد)، تاراس بولبا، دنیای غرب و برادران کارامازوف هم با همان هیبت آشنا به هرنمایی پرداخت و سهم عمده‌ای در جذابیت این فیلم‌ها داشت. شهرت و محبوبیت برینر و بازخوردهای مثبت کچلی و سرتراشیده او، راه را برای دیگر طاس‌ها به سینما باز کرد که اتفاقا بعضی از آنها با همین ویژگی به موفقیت رسیدند و در یادها ماندند. از جمله آنها می‌توان به تلی ساوالاس اشاره کرد که آثاری مشهور چون کوجک، پرنده باز آلکاتراز و دوازده مرد خبیث را در کارنامه دارد.

البته در سال‌های اخیر این مشخصه ظاهری بیشتر در سینمای تجاری جهان کاربرد دارد و انگار کچل‌ها علاوه بر جذابیت، روی ارعاب مخاطبان هم حسابی ویژه باز می‌کنند. بروس ویلیس بازیگر سری فیلم‌های جان سخت، ون دیزل بازیگر سری فیلم‌های سریع و خشمگین، راک (دواین جانسون) بازیگر تنومند سینما و جیسون استاتهام بازیگر فیلم‌های اکشن از جمله بازیگرانی هستند که در این فضا و مسیر فعالیت می‌کنند. بیلی زین، مــــارک استـرانگ و ساموئل ال جکسون (در بیشتر فیلم‌ها) هم با سیمایی طاس ظاهر می‌شوند.

مهم‌ترین وارث یول برینر در سینمای ایران، جمشید هاشم‌پور است که البته در زمان طاسی با نام هنری جمشید آریا در فیلم‌ها ظاهر می‌شد. آثاری عموما اکشن که به‌دلیل همین ویژگی، تماشاگران بسیاری را به سینما می‌کشاند. اما بعدها با این سرتراشیده و آن اسم هنری برای ادامه فعالیت این ستاره موافقت نشد و اتفاقا باعث شد جلوه‌های دیگری از توانایی‌های هاشم‌پور در فیلم‌های مختلف و کار با فیلمسازان شاخص سینمای ایران به معرض نمایش درآید.

صفر کشکولی هم از جمله بازیگرانی بود که راه برینر و شاید بهتر بگوییم راه هاشم‌پور را در این زمینه رفت و با سرتراشیده در نقش‌های منفی زیادی در تلویزیون و سینما ظاهر شد. به‌دلیل تغییر فضای سینمای ایران در سال‌های اخیر کمتر بازیگری با این شمایل پرطرفدار در فیلم‌ها ظاهر می‌شود، شاید از نمونه‌های معدود بتوان به امیر آقایی اشاره کرد که او هم فقط در برخی فیلم‌ها و با توجه به موقعیت قصه و کاراکتر، با سیمایی طاس ظاهر می‌شود و احتمالا چندان نتوان او را به آن جریان کچل ‌های هدفمند در سینما منتسب کرد.

تاریخ نشر مطلب:
دوشنبه، -۱۰۹ فروردین -۶۲۱






نظرات کاربران





معرفي فيلم هاي روي پرده