گفتگو با «سالار عقیلی» به مناسبت ۴۰ سالگی اش

سالار عقیلی یکی از بهترین های موسیقی ایران است، با ده ها اثر تاثیرگذار و شنیدنی به ویژه در حوزه آثار ملی و میهنی. او همواره یکی از خوش استایل ترین ستاره های موسیقی ما بوده و هست، هم از نظر سبک و سیاق کاری و هم از لحاظ استایل شخصی و برخورد و وجهه اجتماعی. زندگی حرفه ای کاری و زندگی خانوادگی سالار عقیلی تقریبا در یک زمان شروع شد، وقتی فقط نوزده ساله بود، در جشنواره موسیقی فجر ۱۳۷۵ درخشید و یکی از تماشاگران آن برنامه هم حریر شریعت زاده بود. بانوی جوان هنرمند به اتفاق خانواده اش شاهد هنرنمایی هنرمند جوان بودند. صحبت های آنها بعد از برنامه به آشنایی خانوادگی و ازدواج شان منجر شد. به این ترتیب عشق به موسیقی باعث پیوند آنها شد و این عشق همیشه پابرجا ماند.

آنها در کنار هم به اجرای برنامه های مختلف در اقصی نقاط دنیا پرداختند و در کنار آن یک زندگی مثالی را هم ساختند. حاصل این همراهی و همدلی دنیایی از موسیقی و «ماهور» است که او نیز چون موسیقی در زندگی شان جاری است، زیباترین آهنگ زندگی شان که او هم در دریای موسیقی خانه شان می بالد و عاشق موسیقی شده است.

سالار عقیلی یکی از بهترین های موسیقی ایران است، با ده ها اثر تاثیرگذار و شنیدنی به ویژه در حوزه آثار ملی و میهنی. او همواره یکی از خوش استایل ترین ستاره های موسیقی ما بوده و هست، هم از نظر سبک و سیاق کاری و هم از لحاظ استایل شخصی و برخورد و وجهه اجتماعی.گفتگو با این ستاره موسیقی ایران همیشه جذاب است، مخصوصا وقتی درباره زندگی و سلایق اش هم باشد.

از قدیم گفته اند که چهل سالگی کمال مرد است و شما در این پاییز چهل ساله می شوید، خودتان در این مورد چطور فکر می کنید؟

– حتما همین طور است به شرطی که اوضاع فرهنگ و هنر مملکت و اوضاع سیاسی و اقتصادی و اجتماعی مردم خوب باشد تا تکامل آدم ها اتفاق می افتد. عدد چهل اصولا عدد مقدسی است. پیامبر اکرم در چهل سالگی مبعوث شدند. همچنین وقتی کسی فوت می کند، برایش چهلم می گیرند. چله نشینی، شب چله یا همان شب یلدای خودمان معروف است و ما در ماجرای عاشورا اربعین را داریم که مربوط به وقتی است که چهل روز از واقعه کربلا می گذرد. بنابراین چهل برای ما مقدس است. همان طوری که گفتید می گویند در چهل سالگی انسان ها تکامل پیدا می کنند و امیدواریم که این ماجرا در مورد ما هم صادق باشد و به چیزهایی که تابه حال تجربه نکرده بودیم برسیم، به خصوص امیدوارم که در راه هنر بتوانیم به مردم عزیز خدمت کنیم.

نکته این است که در سال های ابتدایی هر دهه، آدم از یک دهه خارج و وارد یک دهه دیگر می شود و این قاعدتا حس ویژه ای را در آدم ایجاد می کند. شما چه حسی دارید؟

– حس ویژه ای است. آدم احساس می کند مسن شده و بچه های فامیل را می بیند که بزرگ شده اند و به خودش فکر می کند که باز از آنها بزرگ تر است و همان طوری که آنها بزرگتر می شوند و به سمت جوانی می آیند او هم به سمت میانسالی و تکامل می رود. حس خاص و عجیبی است و خیلی قابل توصیف نیست.

البته شما خیلی زود شناخته شدید و زود کارتان را شروع کردید و آلبوم دادید. بنابراین آدم فکر می کند سال هاست حضور دارید و قاعدتا سن تان باید بیشتر از چهل باشد. (خنده)

– بله. من در سال ۱۳۷۲ وارد هنرستان موسیقی شدم و کار حرفه ای را از سال های ۱۳۷۴ و ۱۳۷۵ شروع کردم.

همان سال که در جشنواره موسیقی فجر آواز خواندید…

– بله. در واقع از سال ۱۳۷۵ کار صحنه ای را شروع کردم و حالا ۱۳۹۶ است. یعنی می شود ۲۱ سال که عاشقانه در کار موسیقی هستم و واقعا به آن عشق می ورزم و افتخار می کنم و خدا را شکر می کنم که می توانم به مردم عزیز ایران خدمت کنم.

من آن جشنواره را ندیده ام ولی بنا بر آنچه بعدا منتشر شد، گویا خیلی خوب درخشیدید و همه گفتند که یک ستاره تازه در فضای موسیقی اصیل ما متولد شده است…

– این البته نظر لطف شما و دوستانی است که این لطف را داشتند.

اما به جز ماجرای درخشش شما در آن جشنواره، اتفاق خیلی مهم دیگر آشنایی شما با خانم شریعت زاده بود. گویا ایشان بعد از آن کنسرت با شما صحبت کردند و …

– شما که ماشاءالله همه چیز را می دانید. بله، بعد از آن برنامه ایشان به اتفاق خانواده آمدند و خیلی به کار بنده ابراز لطف کردند. با دایی شان هم بودند. از من پرسیدند شما شاگرد استاد صدیق تعریف هستید، درست است؟ گفتم بله. گفتند ما از لحن و نحوه خواندن شما فهمیدیم که شما باید شاگرد ایشان باشید. در آن دوره من پیش استاد تعریف ردیف ها را یاد می گرفتم و خیلی از شیوه ایشان متاثر بودم چون خیلی روی من تاثیر گذاشته بودند و من به سبک و سیاق ایشان آواز می خواندم. هر جا که می خواندم اهل فن می فهمیدند که تحت تاثیر و شاگرد ایشان هستم.

اولین کسی که از بزرگان موسیقی آن موقع به شما واکنش نشان داد چه کسی بود؟

– جشنواره را یادم نیست اما تقریبا یک یا دو سال بعد (درست یادم نیست) ما کنسرتی را به یاد استاد بنان گذاشتیم و آنجا زنده یاد استاد دکتر حسین عمومی به پشت صحنه آمدند و خیلی به من ابراز لطف کردند. خدا رحمت شان کند. ایشان استاد ردیف دان و استاد بسیاری از استادان پیام موسیقی ایران بودند. همچنین استاد همایون خرم و سرکار خانم بنان و همچنین آقای کیوان ساکت هم خیلی محبت داشتند.

شما جزو کسانی هستید که زود ازدواج کردید. به نظر شما زود ازدواج کردن خوب است یا نه؟

– بستگی به شرایط دارد. اگر همه شرایط فراهم باشد بله. آدم هر چه زودتر ازدواج کند، بهتر است چون زودتر سر و سامان می گیرد و به نتیجه می رسد.

البته به شرطی که شخص مناسب برای ازدواج را پیدا کند…

– بله. به هر حال آدم وقتی زندگی مشترک را شروع کند، طول می کشد که جا بیفتد. آدم وقتی که دیر ازدواج می کند تا می خواهد به این درجه برسد، می رسد به پنجاه سالگی ولی وقتی زودتر ازدواج کند زودتر سر و سامان می گیرد. من اعتقاد دارم اگر کسی می خواهد ازدواج کند باید زود ازدواج کند. البته همانطوری که گفتید شرطش این است که کیس مناسب خودش را هم پیدا کند.

برگردیم به ماجرای آشنایی شما و خانم شریعت زاده. آن موقع که خانم شریعت زاده بعد از کنسرت جشنواره تان آمدند با شما صحبت کردند، شما هم از ایشان پرسیدید چه سازی می زنند؟ آیا همانجا این آشنایی ایجاد شد؟

– بله. مادر ایشان، ایشان را معرفی کردند و گفتند که دختر من هم پیانو می زند و سبک مرتضی خان محجوبی کار می کنند و شاگرد استاد جواد معروفی هستند. این برای من هم خیلی جالب بود و همین باعث آشنایی و رفت و آمد و آشنایی خانواده ها با هم شد.

این علاقه مندی که منجر به ازدواج شد، چند وقت بعد بین شما به وجود آمد؟

– دو، سه ماه بعد از این جریان رفت و آمد خانواده ها به وجود آمد و ازدواج کردیم.

نکته جالب و شیرین آن است که موسیقی باعث پیوندتان شد؟

– بله، دقیقا.

این که زن و شوهر همکار باشند خوب است یا نه؟

– این هم از آن سوال هایی است که نمی شود به آن جواب قطعی داد چون یک وقت هایی خوب است و یک وقت هایی هم بد. شاعر می گوید: «آنجا که عشق خیمه زند جای عقل نیست/ غوغا بود دو پادشه اندر ولایتی». گاهی وقت ها دو همکار، دو پزشک، دو موزیسین، دو خطاط، دو نقاش با هم ازدواج می کنند و ممکن است به بن بست برسند و با هم مشکل پیدا کنند و گاهی وقت ها هم نه، همه چیز خوب است و آنها به هم کمک می کنند و مکمل یکدیگر می شوند. در ازدواج هایی که زن و شوهر همکار هستند این موضوع خیلی مهم است که آنها مکمل هم باشند. بنابراین همکار بودن هم خوب دارد و هم بد و در زندگی مشخص می شود که چه اتفاقی می افتد.

گویا شما هم الان در کار مکمل هم هستید و در کارهای مربوط به گروه راز و نیاز و کنسرت های دیگرتان، خانم شریعت زاده بخشی از مسئولیت ها را به عهده دارند، درست است؟

– بله. من همیشه در کارهایی که می خواهم انجام بدهم با ایشان مشورت می کنم و از ایشان به عنوان یک مخاطب نظر می خواهم و می گویم آیا شما به عنوان یک مخاطب سالار عقیلی چنین کاری را بشنوید چه عکس العملی نشان می دهید آیا می پندید یا نه.

اگر ایشان تایید بکند و بگوید خوب است من آن کار را می خوانم و اگر بگوید نه و این کار ممکن است خرابت بکند من آن را نمی خوانم. بارها این اتفاق افتاده. دو سه تا آلبوم بوده که آهنگساز به من پیشنهاد کرده و من نمی خواستم بخوانم اما ایشان گفته به صدایت می آید، بخوان، خوب است. گفتم این به صدای من نمی آید. گفت بخوان با ضمانت من و خواندم و خیلی هم در بین مردم گل کرد.

در چهل سالگی بیش از چهارصد آهنگ واقعا ماشاءالله دارید. کلا چند آلبوم دارید؟

– از من تاکنون بیست و هفت آلبوم منتشر شده و هشت آلبوم دیگر دارم که آماده است و هنوز منتشر نشده است. با آقایان مسعود شعاری، پیمان خازنی، خانم نسیم شاملو، آقای انوریان، آقای علی پژوهشگر، آقای کریمی، آقای کیانیان، آقای متبسم، آقای طریقت، آقای جمشید صفرزاده آلبوم هایی دارم که به زودی منتشر می شوند. کار با آقای صفرزاده فکر کنم همین ماه منتشر می شود./منبع: دیده بان

تاریخ نشر مطلب:
سه شنبه، ۲۱ آذر ۱۳۹۶






نظرات کاربران



معرفي فيلم هاي روي پرده