«دانکرک» تجربی‏ ترین فیلم من از زمان «ممنتو» است

 

کارگردان فیلم هایی به یادماندنی و متنوع از سه گانه «شوالیه تاریک» گرفته تا «میان ستاره ای» از پروژه جدیدش می گوید که به گفته بعضی از منتقدان بهترین فیلم اوست. به گزارش بانی فیلم ، کریستوفر نولان مسیر حرفه ای کاری اش را با ساختن فیلم های هوشمندانه ای شکل داده که در عین حال صدها میلیون دلار در باکس آفیس فروش کرده. دهمین اثر او که «دانکرک» نام دارد، به نظربرخی منتقدین، جاه طلبانه ترین ساخته این کارگردان بریتانیایی آمریکایی است. قسمتی از این گفتگو را می خوانیم:

طی دهه گذشته، شما فیلم هایی ساختید که داستان شان داخل دنیای کمیک های دی سی، درون ضمیر ناخودآگاه انسان و فضا به وقوع می پیوندد. چرا حالا به زمین بازگشته اید، چرا به تاریخ؟

– دانکرک یکی از بزرگترین داستان های ناگفته سینمای مدرن است. من خودم حدود ۲۵ سال پیش با یک قایق کوچک آن مسیر را طی کردم و دیدم که چقدر آب هایش پرتلاطم است و عبور از آن چقدر نیاز به آمادگی فیزیکی دارد و این در حالی بود که هیچ کس روی سرم بمب نمی انداخت و از وسط یک منطقه جنگی هم رد نمی شدم. همین تجربه باعث شد درجه ای خارق العاده از تحسین برای کسانی که سال ۱۹۴۰ سوار آن قایق های کوچک شدند تا به سربازها کمک کنند، در ذهن من شکل بگیرد.وقتی که در بریتانیا بزرگ می شدید، دیدگاه تان نسبت به رخدادهای دانکرک چه بود؟ در بریتانیا، آدم با این داستان بزرگ می شود. واقعا بخشی از دی ان ای ملی است. به عنوان یک آدم بریتانیایی در استخوان آدم است. در ابتدا این داستان را بیشتر از نظر اساطیری و تا حدودی ساده گرایانه دریافت می کنید. اما هر چقدر که بیشتر در مورد حقایق آن تخلیه سربازان متوجه می شوید، بیشتر می فهمید که حقیقت تاریخی این مسئله چقدر به هم ریخته تر بوده است.

به نظرتان دلیل خاصی هست که این داستان تا به حال تبدیل به فیلم نشده بود؟

– بله به نظرم همینطور است. چیزی که حالا با نگاه به گذشته درک می کنم این است که این یک فیلم بریتانیایی است و حتی یک آمریکایی هم در خود ندارد، اما برای اینکه بتوان از نظر تکنیکی چیزی در این ابعاد ساخت که بتواند عدالت را بر این داستان برقرار کند، نیازمند به ماشین استودیویی هالیوودی دارد. من همیشه دانکرک را به عنوان یک داستان جهانی دیده ام، چیزی که هرکسی می تواند با آن ارتباط برقرار کند. اما دلیل اینکه این داستان پیش از این ساخته نشده این است که نیازمند منابع بسیار وسیعی است.

چرا این فیلم را حالا ساختید؟

– این داستان درباره ایده خانه است. در مورد درماندگی عمیقی است که وقتی آدم نمی تواند جایی که می خواهد باشد، شکل می گیرد. در حال حاضر در عصری زندگی می کنیم که ایده تعداد بالایی از مردم که سوار یک قایق می شوند تا بتوانند از آب هایی بسیار سخت و خطرناک عبور کنند، دیگر چیزی نیست که بتوان به راحتی گفت داستانی مربوط به دهه ۱۹۴۰ است. ما در عصری زندگی می کنیم که ارزش منفرد بودن بسیار اغراق شده است. ایده مسئولیت پذیری اجتماعی و قهرمان بودن جمعی و چیزهایی که می توان از طریق اجتماع به آن ها دست یافت، ایده ای خارج از زمان و قدیمی است. «دانکرک» برای خود من داستانی بسیار احساسی است چون نماینده چیزی است که دارد از دست می رود.چه چیزی باعث می شود «دانکرک» نسبت به فیلم های قبلی تان متفاوت باشد؟ به نظرم «دانکرک» از زمان «ممنتو» تا به حال تجربی ترین فیلم من است. سعی کردم به مخاطبان تجربه ای بدهم که آن ها را کاملا در بر می گیرد. آن ها روی صندلی های شان می نشینند و نمی گویم لذت می برند، چون حسابی سنگین و پرتنش است، اما فیلم را تجربه می کنند. هرگز نمی خواهم مخاطب فیلم را به شیوه ای بیش از حد فکری تماشا کند. قرار نیست پازل باشد. قرار است تجربه باشد.

این کوتاه ترین فیلم شما از زمان نخستین فیلم تان در سال ۱۹۹۸ تا به حال است. چرا «دانکرک» نیاز به زمان کمتری داشت؟

– من می خواستم تا حدود زیادی داستان را از نظر بصری تعریف کنم، نه از طریق ابزار سینمایی معمولی که در آن مردم در مورد پس زمینه داستان صحبت می کنند. می خواستم مخاطبان را مستقیم داخل مجموعه ای از رخدادهای بسیار پرتنش و سریع بیندازم که در فیلم های خودم معمولا در پرده سوم پیدا می کنید. حس می کردم سنگینی این تجربه تا حدی خواهد بود که به نقطه اشباعی خواهد رسید که بعد از آن مردم دیگر نمی توانند تحمل کنند. برای همین دلیل حس کردم این مسئله بسیار مهم است که فیلم تا جایی که ممکن است کوتاه باشد.

تاریخ نشر مطلب:
دوشنبه، -۱۰۹ فروردین -۶۲۱






نظرات کاربران



معرفي فيلم هاي روي پرده