زورمان به کله گنده های سینما نمی رسد!

گفتگوی اختصاصی با «امیر احمد انصاری» کارگردان فیلم «هاری»:

خواست سینمای مستقل حمایت مدیران نیست، رعایتِ عدالت است

 

جمشید خاوری:  «امیر احمد انصاری» فارغ التحصیل رشته کارگردانی تئاتر از دانشگاه آزاد است ولی بیشتر از آنکه تئاتر کار کرده باشد؛ فیلم ساخته! در کارنامه هنری او، علاوه بر ساخت چند فیلم کوتاه، هشت فیلم بلند ویدئویی هم وجود دارد و «هاری» نخستین فیلم سینمایی وی محسوب می شود که چند روزی است روی پرده رفته است. «هاری» گرچه در جشنواره های داخلی مورد بی مهری قرار گرفت ولی در چند جشنوارۀ خارجی از جمله جشنواره های لندن، تورنتو و استانبول موفق به دریافت جایزه شده است. با امیر احمد انصاری درباره این فیلم و حاشیه هایش گفتگو کرده ایم:

 

* فیلم شما از سه سال قبل آماده نمایش بود. دلیل این تاخیر مشکل ممیزی بود یا نوبت اکران نمی دادند؟

- «هاری» دقیقا از دی ماه ۹۳ تا اسفند ۹۵ توقیف بود و پروانه نمایش نمی‌دادند.

* دلیلش چه بود؟

- اعضای شورای پروانه نمایش، فیلم را دوست نداشتند. دلیلش هم کاملا سلیقه ای بود. متاسفانه هیچ قانونی وجود ندارد که بگوید به این دلیل فیلم قابل نمایش نیست. متر و معیاری وجود ندارد. اعضای شورا می گویند به نظر ما صلاح نیست به این فیلم، پروانه نمایش بدهیم!

*روال کار این گونه است که در ابتدا اعضای شورای پروانه ساخت، فیلم نامه ها را می خوانند و مجوز ساخت می‌دهند. مگر فیلمی که شما ساخته بودید با فیلمنامۀ تصویب شده، تفاوت داشت که مجوز نمی‌دادند؟!

-نه. «هاری» کاملا منطبق با فیلمنامه ساخته شد. این مساله فقط مربوط به فیلم ما نیست. شما نگاه کنید فیلم «خانه پدری» آقای عیاری یا فیلم «عصبانی نیستم» آقای درمیشیان یا خیلی از فیلمهای دیگر مطابق فیلمنامه ساخته شده اند ولی جلوی نمایش آنها را گرفته اند.

* به نظر می‌رسد اگر اعضای شورای پروانه ساخت و شورای پروانۀ نمایش، مشترک باشند این مشکل برطرف می شود و دیگر کسی نمی تواند به طور سلیقه ای فیلمی را توقیف کند...

- این شوراها اعضای مشترک هم دارند ولی این راه چاره نیست. به نظرم مسئولین ارشاد و اعضای شوراها باید اعتماد بیشتری به فیلمسازان داشته باشند. ما سال‌هاست داریم در این سینما کار می کنیم و خودمان خط قرمزها را می شناسیم و رعایت می کنیم. ضمن اینکه وقتی فیلمسازان را زیر فشار و ترس از توقیف، قرار می‌دهند خلاقیت آنها از بین رفته و نمی‌گذارند فیلم ایده آل شان را بسازند.

*از شرایط اکران فیلم تان راضی هستید؟

- انتخاب دیگری نداشتیم ولی از تماشاگران سپاسگزارم که برای فیلم تبلیغ می کنند.

* ظاهرا شما هم گرفتار مافیای اکران شده اید!

- اسمش را نمی توانم «مافیا» بگذارم ولی اعمال سلیقه و روابط پشت پرده خیلی در اکران فیلمها دخیل است. مخصوصاً برای ما که با سرمایه بخش خصوصی فیلم مان را ساخته ایم و به جایی هم وصل نیستیم، خیلی شرایط سخت تر است. ما زورمان به کله گنده های این صنف و سینماداران نمی‌رسد! آنهایی که به جایی وصل هستند و از سازمان ها پول می گیرند فیلم می‌سازند از بابت اکران دغدغه ندارند. چون دیگر داستانِ بلیط های ارگانی را همه می دانند!  ولی ما نه تنها در تولید حمایت نشدیم بلکه در اکران «تحریم» هم شدیم و حوزه هنری به سینماهایش اجازه نداد فیلم ما را اکران کنند.

* چرا وزارت ارشاد اجازه می‌دهد نهادهای دیگر در کارش دخالت کنند و آنها تصمیم بگیرند که چه فیلمی اکران شود یا نشود؟

- این برخوردهای سلیقه ای و فراقانونی به شدت برای سینمای ایران ضرر دارد. واقعا من هم نمی‌دانم بر اساس چه قانونی حوزه هنری می‌گوید فیلمی که ارشاد مجوزش را داده، نمایش نمی دهد. یا تلویزیون چرا تبلیغات فیلمی که مجوز ارشاد دارد را پخش نمی‌کند؟ حوزه هنری که بیشترین تعداد سالن های سینما را در کشور دارد یا فقط فیلم هایی که خودشان ساخته اند را نمایش می دهد یا فیلم هایی که سازمان هایی مثل اوج، سیمافیلم و ...ساخته اند. این حوزه برای حمایت از سینما ساخته شده نه مرزبندی بین ارشاد و هنرمندان!

*فکر می کنید این خودی و غیرخودی کردنِ آدم‌های سینما چه اثرات سوئی دارد؟

 - باعث می‌شود نیروهای با استعداد و خلاق کنار بروند و یک سری فیلمسازِ «سفارشی ساز» بمانند. کسانی که با بودجه های میلیاردی فیلمی می سازند که رنگ پرده نمی‌بیند یا اینقدر ضعیف اند که مردم می‌بینند و به آن می خندند و ازسالن بیرون می روند! البته در خروار فیلم های بد و متوسط، گاهی هم فیلم های خوبی ساخته می شود اما معمولا به تعداد انگشتان یک دست هم نمی رسد متاسفانه.

*کمی هم به خود فیلم بپردازیم. یکی از انتقادهایی که به شما شده این است که چرا آدمای فیلم «هاری» اینقدر سیگار می کشند؟

- اولا که در جامعه تعداد افراد سیگاری زیاد است و چیز عجیبی نیست! دوم اینکه سلیقه من است! سوم اینکه در فیلم «هاری» یک منطق پشت سیگار کشیدن ها وجود دارد به این صورت که در هر صحنه آن کسی که مغز متفکر و رئیس آن قسمت از داستان است سیگار را روشن می کند...

*این سوال را برای این پرسیدم چون شنیده ام یکی از ممیزی های ارشاد همین صحنه های سیگار کشیدن بوده که گفته اند بدآموزی دارد!

- اگر مسئله فقط بداموزی باشد من کلی فیلم می توانم اسم ببرم که سیگار کشیدن بازیگر هایش 10 برابر بیشتر از فیلم ماست! در سریال شهرزاد چقدر سیگار می کشند؟ هومن سیدی در سریال عاشقانه چقدر سیگار می کشد؟ یا سریال «آنام» که از شبکه سه پخش می شود مگر منقل و وافور نشان ندادند؟

*آخر این راه حلی هم که ارشاد به شما داده خنده دار است!

 -گفتند آن لحظه ای که بازیگران، سیگار روشن می‌کنند را «فلو» کنید تا زهر قضیه گرفته شود! من این کار را انجام دادم ولی همان موقع به آنها گفتنم بدتر می‌شود چون فوکوسِ چشمِ تماشاگر را می گیرد و دقت می‌کند که چرا این اتفاق می افتد!

*در سینمای قصه گو «رو دست زدن» به تماشاگر یک بحث است و «گول زدن» او بحثی دیگر. شما یک داستان برای تماشاگر تعریف می کنید بعد در سکانس فینال می گویید هر آنچه به تو نشان داده ایم دروغ بوده...

- ما تماشاگر را گول نزدیم. در تمام صحنه ها نشانه‌هایی هست که اگر برای بار دوم ببینید متوجه قضیه می‌شوید. یک سری نشانه ها مثل زاویه دوربین، میزانسن، رنگ و نور صحنه وجود دارد که اگر تماشاگر دقت کند به اصل ماجرا پی می‌برد.

* ولی آدمهای فیلم همگی «تو زرد» از آب در می آیند و به قهرمان فیلم خیانت می کنند...

- خیانت نمی کنند؛ «نارو» می‌زنند! قهرمان فیلم ما، خودش یک جاهایی به دیگران نارو می‌زند. رفیق هایش هم در یک موقعیتی گیر می افتند که مجبورند به او «نارو» بزنند. اگر شما را یک جایی زندانی کنند و انگشت دستتان را قطع کنند کاری که از شما می‌خواهند را انجام می‌دهید یا نه؟ پس هیچ کدام خائن نیستند، مجبور به پذیرش شرایط اند.

* ولی این پایان‌بندی که فیلم دارد را برخی از تماشاگران باور نمی کنند. خیلی تلخ و سیاه است که می بینیم همه علیه قهرمان فیلم، دست به یکی می کنند...

- این «همه» که شما می‌گویید همۀ مردم شهر نیستند. یک سری آدم های بدی هستند که درگیر این ماجرا می شوند. ما در فیلم آدمِ خوب هم داریم. مثلا آن نگهبان گاراژ که دختر دم بخت دارد، بسیار آدم خوبی است اما چون قاطی این بازی پیچیده و کثیف نشده فقط در یک سکانس او را می بینیم و می گذریم...

* با این حال قبول دارید که آدم های فیلم، اکثرا چرک و سیاه هستند؟!

- چون قصه‌ای که ما انتخاب کرده ایم، چنین چیزی را می طلبد. آدم‌های دزد و کلاهبردار که با آدم‌های درست و حسابی حشر و نشر ندارند! هر که دور و ورشان هست مثل خودشان دزد و کلاهبردار است! این ها زندگی خاص خودشان را دارند و رفتاری که با هم می کنند شبیه یکدیگر است. حالا یک نفر از آنها به اصول زندگی خود پایبند تر بوده که قهرمان فیلم ماست. دقت کرده اید که چرا از میلاد کیمرام بک گراندی نمی‌بینیم؟ چون گذاشته ای ندارد. آقای هاشم پور در یک جایی از فیلم می‌گوید «توی این کار باید بی‌ریشه باشی تا دووم بیاری؛ اونی که حروم زاده س، برنده س!» میلاد بین آن آدم‌ها دوام می آورد چون بی ریشه است اما سیاوش با بازی علیرضا کمالی نمی‌تواند، چون ریشه دارد. اصالت دارد. بنابراین ما یک بک گراند از او و خانواده اش می‌بینیم.

*شما یک جایی گفته بودید که تحت تاثیر سینمای مسعود کیمیایی هستی...

- من گفته بودم تمام جوان‌های نسل ما اگر با خودشان صادق باشند با فیلم های آقای کیمیایی مثل قیصر، گوزنها، رضا موتوری و ... به سینما علاقه مند شده اند. این در ناخودآگاهِ همۀ ما وجود دارد. همان طور که فیلم ناخدا خورشیدِ آقای تقوایی در ناخودآگاه من وجود دارد و خیلی‌ها می‌گویند قهرمان فیلم «هاری» چقدر شبیه ناخدا خورشید است. من از قصد نخواستم این طور باشد ولی قطعاً در ناخودآگاه من بوده است. همان گونه که در ادبیات هم تحت تاثیر شاملو، اخوان ثالث، سهراب سپهری و بقیه بزرگان بوده و هستیم.

تاریخ نشر مطلب:
جمعه، ۱۸ اسفند ۱۳۹۶






نظرات کاربران




    حسین ۱۳:۵۳ - ۹۷/۰۴/۱۲

    باتشکر از مصاحبه کننده برای این مصاحبه چالشی ولی ای کاش بیشتر ادامه پیدا می کرد تا حرفهای زیادی رد و بدل شود. مصاحبه عالی

    شهنازی ۱۳:۵۳ - ۹۷/۰۴/۱۲

    سینمای ایران به فیلمهای خوش ساخت و مستقل نیاز دارد.ممنون


معرفي فيلم هاي روي پرده