یک مصاحبۀ مفصل و پُر تیتر با حسین فرحبخش/ تابوها را مي شکنم كه بگويم ربطي به دين ندارد

حسین فرحبخش یکی از قدیمی ترین تهیه کندگان سینمای بدنه است که در سالهای اخیر به کارگردانی هم علاقه نشان داده است. جدیدترین فیلم او «پا تو کفش من نکن» چند روزی است که با حرف و حدیث های فراوان، روانه ی پرده سینما ها شده است. به همین بهانه مجله ی «همشهری جوان» با وی گفتگویی انجام داده که قسمتهایی از آن را با هم می خوانیم:

*بر اساس سبقه اي كه از شما سراغ داريم و بارها پایبندی تان به شریعت را بیان کردیده اید با تماشاي «پا تو كفش من نكن» يك سري علامت سوال پيش مي آيد. تكليف«پنجاه كيلو آلبالو»‌مشخص است و كارگردانش ادعايي درباره عقايد ديني ندارد. شما چرا با ماجراي عقد دائم طوري شوخي مي كنيد گويا صورت مساله را قبول نداريد؟

ممنون كه اين سوال را پرسيديد،‌چون برخي سوال ها لطف است و اگر پرسيده نشود من هم جواب نمي دهم و  سوء تفاهم ها باقي مي ماند. اولا «پا تو كفش من نكن» قبل از «۵۰ كيلو آلبالو» نوشته شده؛ سال ۸۸٫ يك بار پروانه ساخت فيلم را گرفتم كه آن موقع نساختيم. وقتي فيلم ماني حقيقي را ديدم گفتم اين كه قصه ما است که. من «۵۰ كيلو آلبالو» را مي پسندم.

*محتواي آن را هم مي پسنديد؟

بله مي پسنديم. يك فيلم مفرح شاد است.

*ولي قوانين ازدواج و عده را زير سوال مي برد.

چنین چيزي نيست. چرا بايد فكر كنيم «۵۰ كيلو آلبالو» ضد دين و ضد فرهنگ است؟ همان موقع هم كه آقاي جنتي (وزير سابق ارشاد) فيلم را توقيف كرد بالاترين اعتراض را هم حضوري و هم در رسانه ها به ایشان داشتم. اين فيلم براي اوقات فراغت مردم ساخته شده و ساختارش پخته است. اصلا اين همه آدم كه فيلم را ديدند بي دين هستند؟

*نه بی دین نیستند ولی تعداد مخاطب دلیل بر وجاهت یک فیلم نیست.

به هر حال خيلي از چیزهایی كه با نگاه مريض مي توان«۵۰ كيلو آلبالو» را محكوم كرد، در فيلم «پا تو كفش من نكن» نيست. يك سري در محضر عقد موقت انجام مي دهند و يك عده اي عقد دائم. اين وسط اسم دو زوج اشتباهي مي رود توي شناسنامه آن يكي. من هم اشتباه را به واقعيت تبديل نمي كنم.

*مشکل دیگر فیلم به کاراکتر رضا ناجی و بهنوش بختیاری برمی گردد که از اشتباه پیش آمده استقبال می کنند و مستقیم و با ایما نظر به زوج روبر دارند!

عاقد عقدها را درست خوانده ولي توي شناسنامه اشتباه وارد شده. انسان ممكن الخطا است و بعد از اتفاقي كه مي افتد كاراكتر رضا ناجي و بهنوش بختياري نزديك است مغلوب شيطان شوند. آن دو نفر ديگر اسير نفس نيستند و بر هواي نفس غلبه دارند. ضمن اين كه در نهايت فیلم رفتار آن ها را تائيد نمي كند و ماجرا ختم به خير مي شود. تازه دختري كه سنش بالا بوده ازدواج می کند. به نتیجه نگاه کنید نه مقدمه.

*از نظر دراماتيك هم قصه «پا تو تو كفش من نكن» مشكل دارد. فهميدن اين مساله كه با ثبت اسم در شناسنامه ديگري، عقدي كه جاري شده باطل نمي شود و زني كه اسمش توي شناسنامه مردي به اشتباه آمده زن واقعي او نمي شود،‌كار سختي است؟

قصه را بايد از زاویه نگاه كاراكترها ديد. این ها آدم های بی اطلاع و بي سواد هستند. ضمنا همه مسائل شرعي را نمي دانند. مثلا خيلي ها فكر مي كنند زني كه مُرد، شوهر و پسرش نمي توانند او را توي قبر بگذارند و دامادش بايد اين كار را بكند!

*فيلم قيد سني ۱۸+ خورده بود اما با عنوان۱۲+ اكران شده. ماجرا چه بود؟

از طرف وزارت ارشاد این قید سنی را تعیین کردند؛كسي چيزي درباره ۱۸+ به ما نگفت. يكي از خبرگزاري ها اين شايعه را راه انداخت.

*بعد از اين خبر يك فرضيه شكل گرفت كه نكند حاشيه سازي براي «پا تو كفش من نكن» كار خودتان بوده تا بازار گرمي كنيد. چرا فیلم را به خبرنگارها نشان داديد؟

من و آقاي عليخاني(تهیه کننده فیلم) چون در اين سينما آدم هاي باتجربه اي هستيم، ‌هيچ فيلمي را پيش از اكران به كسي نشان نمي دهيم. حتي «پا تو تو كفش من نكن» را شب اكران نمایش داديم. چطور مي‌شود از يكي دو ماه قبل نقد منفي درباره آن شكل بگيرد؟ آقای حبیب ایل‌بیگی معاونت معزول نظارت و ارزشيابي ارشاد مقصر اين اتفاق است. توي پرانتز بگوييم تهيه كننده ها به آقاي حيدريان گفتند كه بايد ايشان عزل شود و شد. آقاي ايل بيگي از اول مخالف «پا تو كفش من نكن » بود؛ شوراي بازبيني با آن مشكلي نداشت و فقط چند اصلاحيه وارد كرد. ايشان چندین ماه فيلم را نگه داشت و مي گفت بايد اصلاحيه بخورد. در حالي كه اجازه اين كار را نداشت. دي وي دي فيلم را بر اساس  اطلاعاتي كه دارم به يك سري نهادها و خبرنگاران نشان داده. وگرنه فلان خبرگزاري از كجا اطلاع دارد داستان فيلم چيست؟ چرا این اتفاقها صورت گرفت؟

*فقط ایل بیگی مخالف فیلم بود؟

بله در شورا مخالفي نداشت و با اكثريت آرا تصويب شد. نکته ها در حد چند اصلاحيه بود.

*اصلاحیه روز آخر چه بود پس؟

شب پيش از اكران يك حذفي دادند من هم به احترام آقاي داروغه زاده(معاون نظارت و ارزشیابی ارشاد) اصلاح كردم. روز آخر هم قید گروه سنی منفي ۱۲ را دادند. به نظر شما فیلم نیاز به این همه هجمه دارد؟ هيچي توش نيست. كاري با كیفيت ندارم.

*چند تا شوخي دارد كه از جنس شما نيست؟

وقتي فيلم طنز مي سازيد شوخي دارد ديگر.

*ولی شوخی ها منشوري بود.

بايد اين چيزهايي که بي خودي تابو شده را بشكنيم. ما يا حرام شرعي داريم، يا عقلي يا عرفي. اين چيزهايي كه در فيلم گفته مي شود با اين سه مورد همخوان نيست. اتفاقا من بعضي تابوها را مي شکنم كه بگويم ربطي به دين ندارد و بعضي آدم ها آن ها را از خودشان درآورده اند. يكي برهنه مي شود و مي گويد من تابو شكني كرده ام اين لجن پراكني است؛ تابو شكني يعني حرف هايي كه توي زندگي مي زنيم را در سينما بتوانيم بيان كنيم. براي چي بايد بترسيم؟ مردم شاد مي شوند چرا با شادي مردم مخالفيم؟

*خودتان كدام فيلمي كه ساخته ايد را بيشتر دوست داريد؟

از نظر كارگرداني «آب نبات چوبي» را دوست دارم. چون حاصل پختگي سال ها فعاليتم در سينما بود. البته از نظر موضوعي«زندگي خصوصي» تكرار ناپذير است. درباره اتفاقي است كه سه دهه مسكوت مانده بود و اعتقاد شخصي و ديني من است.

*ولي نقدي همان موقع شكل گرفت كسي كه مدعي اخلاق است چرا زندگي خصوصي يك نفر كه در ايران نيست تا از خودش دفاع كند را بر ملا مي كند.

زندگي چه كسي؟

*وزير سال هاي دور وزارت ارشاد.

با قاطعيت مي گويم اصلا همچين چيزي نيست. منظور فيلم آقاي مهاجراني نيست. منظور آدم هايی مثل آقاي {اکبر} گنجي و ديگران است كه خيلي شان در اين مملكت هستند. «زندگي خصوصي» درباره اصالت به اعتدال است. سمبل آن ها كه اعتقاد قلبي دارند و دين را با عقل و تفكر پذيرفته اند و با حرف هاي اين و آن تغيير نمي كنند و الگوی شان شان مي شود شهيد مطهري. ايشان نماد اعتدلال است. ما قبل از انقلاب پاي منبر ايشان بوديم، بعد از انقلاب هم كتاب هاي شان را خوانده ايم و همچنان رجوع مي كنيم. «زندگي خصوصي» خواست بگويد بايد پاينبد اعتدال بود؛‌كاري به اين سياسي بازي ها هم ندارم و از روز اول انقلاب مي گفتيم اعتدال. چون اين حرف قرآن است.

*چه علاقمندي وجود داشت كه «پاتو كفش من نكن» را خودتان ساختيد؟

قرار بود آقاي آرش معیريان بسازد. كستينگ هم كرده بود اما درست چند روز پيش از شروع فيلبرداري پاي او شكست و عذرخواهي كرد. عواملي هم كه با «پا تو كفش من نكن» قرارداد داشتند،طوري برنامه ريخته بودند كه بعد از آن به كارهاي ديگرشان برسد و نمي شد فيلمبرداري را عقب انداخت.

*معمولا اين نوع فيلم ها را مي داديد كارگرداني ديگر بسازد.

بله مي گفتند فرحبخش فيلم هاي كمدي را مي دهد ديگران بسازند، فيلم هاي اجتماعي را خودش كارگرداني مي كند. اين هم تجربه اي بود كه فيلم كمدي بسازم.

*و از ساخت «پا تو كفش من نكن» پشيمان نيستيد؟

نه؛‌من اين را تجربه مي دانم. مطمئن باشيد اگر قرار بود پشيمان شوم از اول نمي ساختم. نمي گويم اين فيلم نقطه عطف كارنامه من است اما از ساخت آن پشيمان نيسيتم.

تاریخ نشر مطلب:
دوشنبه، -۱۰۹ فروردین -۶۲۱






نظرات کاربران



معرفي فيلم هاي روي پرده