ناگفته هایی از ساخت سریالهای خانه سبز و همسران

بیژن بیرنگ، کارگردان و تهیه‌کننده تلویزیون در گفت‌وگو با خبرآنلاین از نحوه ساخت سریال‌های «خانه سبز» و «همسران»، خاطرات خوش همکاری با خسرو شکیبایی صحبت کرده است. بخش‌هایی از این مصاحبه را در ادامه می‌خوانید:

یک مقدار خودخواهانه پاسخ می‌دهم «خانه سبز» یک بیرنگ می‌خواهد که بنویسد، دو تهیه‌کننده می‌خواهد مثل من و مسعود رسام که آن را تهیه کنند، دو تا کارگردان می‌خواهد که باز هم مثل من و آقای رسام کارگردانی کنند و مهمتر از همه اینکه یک خسرو شکیبایی می‌خواهد که متفاوت باشد.

بودجه «خانه سبز» نسبت به زمان خودش زیاد نبود. «خانه سبز» با دقیقه‌ای ۸۰ هزار تومان ساخته شد و ما دستمزد عوامل را هم با همان هزینه دادیم.

بالاترین دستمزد گروه برای آقای شکیبایی بود، ماهی یک میلیون تومان. برای «خانه سبز» هم ما ۱۲ ماه فیلمبرداری کردیم ولی بقیه دستمزدها متناسب زمان خودش بود. مثلا خانم مهرانه مهین‌ترابی ماهی ۳۰۰ هزار تومان دریافت کردند.

ما بودجه کمی می‌گرفتیم، مثلا سری اول «همسران» دقیقه‌ای ۳۴ هزار تومان، سری دوم دقیقه‌ای ۵۰ هزار تومان بود، «سرزمین سبز» دقیقه‌ای ۱۶۰ هزار تومان بود که با توجه به لوکیشن سنگین و دریا و همه این‌ها هزینه‌های ما خیلی در آمد چون اساسا سریال سنگینی بود، هم از لحاظ محتوا و هم از لحاظ لوکیشن.

من و رسام یک کارهای خاصی هم کردیم که شاید آن زمان بهترین تصمیم بود همه بیش‌تر برنامه می‌سازند که بیشتر پول بگیرند، اما ما قرار بود «خانه سبز» را در ۲۶ قسمت بسازیم، اما در قسمت ۲۱ ام آن را تمام کردیم، «دنیای شیرین دریا» را قرار بود ۵۰ قسمت بسازیم اما سر ۳۷ قسمت تمام کردیم. اینکار را هم کردیم برای اینکه واقعا هدف ما پول در آوردن نبود.

یک چیز را صراحتا می‌گویم، فکر می‌کنم تا به حال یک نفر را نداشته‌ایم که مانند خسرو شکیبایی باشد. ببخشید اگر دوستان دیگر ناراحت نمی‌شوند، اما به نظر من مشابه آقای شکیبایی را هیچوقت نداشته‌ایم و نخواهیم هم داشت.

بقیه نقش‌ها هم در «خانه سبز» بی‌تأثیر نبودند، اما یک شکیبایی باید باشد که باقی نقش‌ها با وجود او در کنار هم شکل بگیرند و مفهوم پیدا کنند. چطور می‌شود که در آن زمان وقتی یک بچه در کنار آقای شکیبایی قرار می‌گیرد تبدیل به یک ستاره می‌شود. زمانی که آقای رامبد جوان که این سریال جزو اولین کارهایش بود، کنار شکیبایی قرار می‌گیرد، تبدیل به یک چهره می‌شود.

بعد از «خانه سبز»، «سرزمین سبز» را ساختم، اما ۱۰ سال بعد پخش شد. همان زمانی بود که تقریبا آقای شکیبایی دیگر حضور نداشتند. آن سریال برای زمان خودش یک مقدار جلو بود، شاید آن زمان وقت گفتن آن حرف‌ها نبود. ما در «سرزمین سبز» دنبال مفهوم یک سرزمین سبز می‌گشتیم به وسعت ایران که برخلاف «خانه سبز» که می‌توانستیم سبزی‌ها وآن شرایط و حرف‌ها را خودمان به وجود بیاوریم.

وارد یک رئالیته مملکت شدیم متاسفانه خیلی چیزها سبز نبود و پخش سریال در آن زمان برای سازمان خیلی سنگین بود، همین حرف ها را زدیم که باعث شد این سریال همان زمان پخش نشود. چه بسا بعد از ما بسیار آن حرف‌ها را زدند اما نه به شکل درستش.

«همسران» آنقدر از زمان خودش جلوتر بود که به زور پخش شد با جعل و تغییرهای حدود ۲۰ دقیقه خیلی جاها تغییر پیدا کرد و اگر «همسران» شانس این را پیدا نمی‌کرد که مورد توجه قرار بگیرد شاید این هم مانند سریال های دیگر ناکام می‌ماند. در آن سال ماهنامه فیلم این سریال را به عنوان بهترین انتخاب کرد، مجله گزارش فیلم هم ما را به عنوان بهترین فیلم انتخاب کرد و بخاطر همین اقبال مردم بود که تا آخر ادامه پیدا کرد. برنامه‌ای مانند «قطار ابدی» خیلی از زمان خودش جلوتر بود و نتیجه‌اش این شد که آن هم کامل پخش نشد.

من و آقای رسام همیشه می‌توانستیم در سینما حضور پر رنگ داشته باشیم، اما متاسفانه یا خوشبختانه فکر می‌کردیم که تلویزیون مخاطب وسیع‌تری دارد و حیف است که آدم این مخاطب وسیع را از دست بدهد. ضمن اینکه در تلویزیون فرصت این هست که زیاد صحبت کنی، اما در سینما باید حرفت را در نود دقیقه بزنی و فرصتت زود تمام می‌شود.

در تلویزیون امکانات بیشتری هست امکان این هست که ۵۰ قسمت با مخاطب حرف بزنی و این چیزی بود که من و رسام خیلی دوست داشتیم و با هیچ چیز هم عوضش نمی‌کردیم. بودن در سینما برای ما افتخاری نبود همانطور که بودن در تلویزیون هم افتخاری نیست مهم این است که آدم همانجایی که هست بتواند کارش را آنطور که فکر می‌کند درست است انجام بدهد. این عقیده ما دو نفر بود و آقای رسام امروز نیست، روحشان شاد.

تاریخ نشر مطلب:
پنجشنبه، ۱۰ امرداد ۱۳۹۸






نظرات کاربران



معرفي فيلم هاي روي پرده