دستمزد مسعود ده‌نمکی برای فیلمسازی چقدر است؟

مسعود ده‌نمکی کارگردان اخراجی‌ها و رسوایی، در گفتگویی با خبرآنلاین، درباره‌ی میزان دستمزدش از فیلم‌ها و مسیر پول در سینمای آشفته‌ی امروز ایران توضیحاتی داده است که این بخش از گفتگو را می‌خوانید:

از کجا بودجه می‌آوردید فیلم می‌ساختید؟

خودم هم نمی‌دانم! (به شوخی)

شما در راستای این شفاف‌سازی بگویید. راستی راجع به شفاف‌سازی هم می‌شود فیلم ساخت.

آدمی که خودش شفاف باشد خیلی از آدم‌هایی که دارند فیلم در مورد فساد می‌سازند با پول‌های کثیف دارند این کار را می‌کنند. جالب است! در مورد فیلم‌های من که همه می‌دانند. واقعا «فقر و فحشا» را با یک دوربین هندی کم ساختم. هیچی هم خرج نکردم. ولی «اخراجی‌ها۱» آقای  کاسه‌ساز سرمایه‌گذارش بود.

چقدر خرجش شد؟

۵۰۰ میلیون.

چقدر فروخت؟

آن موقع دو و نیم میلیارد.

دخل و خرجش را بگویید.

«اخراجی‌ها۲» یک و نیم میلیارد خرجش بود و هشت و نیم میلیارد فروخت. وقتی می‌گویم می‌خواهم فیلم بسازم، از یک سال قبلش بخش‌های خصوصی می‌آیند ۴۰۰، ۵۰۰تومان ویدئوش را می‌خرند. بیست، سی درصد فیلم را می ‌خرند یا بیش از ۵۰ درصد فیلم را می‌خرند و من با آن پول فیلم را می‌سازم.

برای خود شما چقدر می‌ماند؟

بستگی دارد که خودم سرمایه‌گذاری کرده باشم یا نه.

دستمزدتان در مقایسه با بقیه کارگردان‌ها چقدر است. قرار شد شفاف بگویید!

کارهای من برند است.

در «اخراجی ها۱» چقدر برایتان ماند؟

۳۰ تومان.

چقدر کار کردید؟

حداقل یک سال و نیم کار کردم.

«اخراجی‌های۲»؟

در «اخراجی‌ها۲» دستمزد من ۷۰ تومان بود.

«رسوایی۱»؟

۱۰ درصد فیلم بود. فکر می‌کنم حدود ۲۰۰ تومان شد.

«رسوایی۱»، چقدرفروخت؟

پنج، شش میلیارد فروخت.

«رسوایی۲» کمتر فروخت.

یر به یر شد. هزینه و درآمد یر به یر شد.

چرا نفروخت؟

چون تلویزیون به هیچ وجه تبلیغ فیلم را نرفت. به نوعی می‌توان گفت که اکرانش به شدت مورد بی‌مهری واقع شد. حرفی که می‌زد خوشایند هیچکس نبود.

چرا فیلمی می‌سازید که کسی خوشش نیاید و آن وقت انتظار دارید که بفروشد. انتظار دارید که دخل و خرجش بخواند؟

من دنبال دخل و خرجش هم نبودم. ۱۰۰درصد فیلم مال دیگران بود. اتفاقا در این مورد حداقل بنده خدا ضرر نکرد ولی زدن آن حرف برایم خیلی مهم بود. به هر حال حرف‌هایی که در فیلم زده می‌شود همانهایی است که امروز همه می‌زنند. مهم است که در تاریخ بماند این حرف‌ها زده شده. موقعی که «فقر و فحشا» را ساختم شبکه‌های ماهواره‌ای به مردم فحش می‌دادند که نبینید. این کلک است. می‌گفتند که من آمده‌ام نقد درون گفتمانی مطرح کرده‌ام که آنها را خلع سلاح کنم. دشمن فهمیده بود ولی این احمق‌های داخلی نفهمیده بودند.

بحث پول در سینما شد. واقعا چه کسی می‌آید در سینمای این مملکت پول خرج کند؟ درحالی که کار و کاسبی‌های خیلی نان و آبدارتری وجود دارد. قاچاق وجود دارد و پولشویی وجود دارد. حالا چه کسانی می‌آیند در سینما پول خرج می‌کنند؟ آنهایی که سالم می‌آیند، چطوری می‌آیند و چرا می‌آیند؟

آدم نمی‌تواند تا اتهامی ثابت نشده راجع به آن حرف بزند. ولی واقعا یک بخشی به جذابیت خود سینما برمی‌گردد. دخل و خرج و گردش مالی سینما را که حساب کنید به اندازه یک زیرپله طلافروشی در بازار نیست. ۱۰، ۲۰، ۳۰، ۴۰، ۵۰ میلیارد گردش مالی دارد. خیلی در یک سال بفروشد ۵۰، ۶۰، ۷۰ میلیارد بفروشد آن هم تازه این یکی دو سال اخیر. قبلا که اصلا نبوده. یعنی این بودجه‌ها و هزینه‌ها در سینمای ما شوخی است که کسی بخواهد نامش را پولشویی بگذارد. یک بخشی به جذابیت سینما و آدم‌هایی که دوست دارند جزو این آدم‌های هنری محسوب شوند به هر عنوانی سرمایه‌گذار، تهیه‌کننده و...

یعنی آنهایی که در دادگاه‌ها آمدند، ژست‌شان اینجوری بود؟

اگر از بدنه سینما خبر داشته باشید طرف می‌آید یک میلیارد، ۵۰۰ میلیون یا حتی حاضر است فرش زیر پایش را بفروشد و به تهیه‌کننده بدهد و فکر می‌کند که پول برمی‌گردد یا نه، فقط دوست دارد اسمش در تیتراژ باشد. این جذابیت مثل همانی است که همه دوست دارند جلوی دوربین بروند، پشت دوربین هم همین اتفاق می‌افتد. یعنی آدم‌ها دوست دارند و تعداد این آدم‌ها هم خیلی زیاد است. یعنی به نوعی کلاه هم سرشان می‌رود. یعنی همه پول می‌گذارند و در عمل و در اکران بیش از هشتاد، نود درصد فیلم‌های سینما را می‌بینید بودجه‌اش برنمی‌گردد. شاید در کل اکران صد فیلم برای ۱۰ تا ۱۵ فیلم این اتفاق بیفتد و بقیه پولها از بین میرود. حالا چرا این کار را میکنند؟ دلایل متعدد دارد. اما در مورد بخشی از پولهای دیگری که وارد سینما میشود، یک بخشی هدایتشده است برای اینکه مدیریت فرهنگی کشور را دستشان بگیرند. خیلی هدفمند و سیاستگذاریشده وسط میآیند؛ هم در شبکه نمایش خانگی و هم در سینما. یعنی نوع فیلم‌هایی که اینها حمایت می‌کنند، حتما از لحاظ محتوا در خدمت جریان سرمایه‌گذار فیلم است. یعنی سر هر فیلمی نمی‌روند سرمایه‌گذاری کنند، حتی فیلم بفروش. بعضی آدم‌ها حتی می‌دانند ممکن است فیلم ما چندمیلیارد بفروشد و پولشان هم برگردد ولی حاضر نیستند در این زمینه بیایند و سرمایه‌گذاری کنند.

چون اعتقاد ندارند.

نه اعتقاد ندارند. آنها روی چیزی که اعتقاد دارند حاضرند سرمایه‌گذاری کنند. این نکته مهمی است که غفلت می‌کنند. یعنی در حوزه فرهنگی کسی به این توجه ندارد که این را بخواهد تحلیل کند. آن بانک یا آن ارگان یا آن نهاد، حالا آن موسسه مالی که این کارها را انجام می‌دهد، چه اهدافی دارد که دارد از این فیلم‌ها حمایت می‌کند؟ هم در حمایت مالی داخلی و هم در خارجی. از فیلمی حمایت می‌کنند که در جهت منویات آنها باشد. این خیلی مهم است که نادیده گرفته می‌شود و اصلا فرهنگ برایشان مهم نیست. اما یک بخش دیگری هم هست که شما اسمش را پولشویی می‌گذارید اما شاید واقعا این وسط پولی شسته هم نمی‌شود! یعنی خود این آدم‌ها اگر دارند به سینما نزدیک می‌شوند مطامع دیگری دارند. آن چیزی که ما از پشت صحنه‌اش می شناسیم، دنبال شهرت بیشتر هستند تا دنبال پول.

آیا آن شهرت خودش وسیله‌ای برای پولشویی بیشتر نیست؟

نه آنها آنقدر پول دارند که احتیاجی ندارند. حالا یک زمانی بود که می‌گفتند هر کسی کار فرهنگی بکند آن میزان کار فرهنگی که کرده جزو مالیاتش محسوب می‌شود. این در خارج برای شرکت‌های اقتصادی بزرگ هست که می‌گویند اگر یک درصد، دو درصد پولتان در حوزه کتاب، سینما هزینه کنید و رسیدش را بیاورید ما از مالیات‌تان کم می‌کنیم. بعید می‌دانم که اینجا باشد. یک درصدی برای نهادهای دولتی شاید ولی در اینجا چنین چیزی وجود ندارد. این مسیر درستی برای هدایت کردن سرمایه‌های خارج از سینماست که وارد سینما شود. اما یک بخش دیگرش بعضی از این آدم‌ها به خاطر حواشی سینما واردش می‌شوند و نزدیک شدن به آدم‌های سینما و شاید بتوان گفت که الان در پرونده‌هایی که داریم بررسی می‌کنیم پولی که وارد این حوزه کردند در برابر پولی که خوردند، یک هزارم است. فلان سریال را که سرمایه‌گذاری کردند در قیاس آن پولی که برده، اصلا چیزی نیست.

تاریخ نشر مطلب:
دوشنبه، ۰۸ مهر ۱۳۹۸






نظرات کاربران



معرفي فيلم هاي روي پرده