گفت و گو با دختران گروه «رستاک»

صبا جمالی و مینا دوستی در دو فضای متضاد موزیسین شدند. صبا در خانواده ای رشد کرد که پدر و مادر، هنری و علاقه مند به موسیقی بودند و از کودکی برنامه ریزی کردند که استعداد هنری فرزندشان در مسیر درست هدایت شود اما مینا در خانواده ای با کار آزاد بود که لابد عاشق موسیقی هم بودند و این طور بود که یک روز مادر پرسید، آیا دوست داری به هنرستان موسیقی بروی؟ او دوست داشت و موزیسین شد و حالا آنها، هر دور در یکی از بهترین گروه های حرفه ای تاریخ موسیقی ایران هستند. مجله دیده بان گفتگویی با آنها انجام داده که قسمتهایی از آن را با هم می خوانیم:

 

به نظر شما خانمی که موسیقی کار می کند یا علاقه مند جدی و حرفه ای موسیقی هست، می تواند همسر، خانم خانه و مادر بهتری باشد یا نه؟ صبا خانم، شما گفتی که مادر شما موسیقی کار می کرد و حتی سه تار می زد. آیا از نظر شما ایشان به نسبت مادرهای دیگر ویژگی های خاصی داشت یا نه؟ آیا دانستن موسیقی به ایشان کمک می کرد مادر بهتری باشد یا نه؟

صبا: خیلی. وقتی مادر اهل فرهنگ و هنر باشد یک بستر فرهنگی مناسب را برای بزرگ شدن بچه فراهم می کند و این خیلی خوب است. وقتی که مادر با فرهنگ به هر شکل آن آشنا باشد، سیاست، اجتماع، تاریخ، ادبیات و... خیلی تاثیر دارد و هنر خیلی بیشتر.

موسیقی خیلی کمک می کند که بچه در این فضای فرهنگی خیلی خوب رشد کند و ببالد. یکی از تفاوت هایی که موسیقی و هنر با رشته های دیگر دارد این است که به شکل عجیبی ضریب هوشی را بالا می برد و وقتی که در خانواده طوری باشد که بستر برای بچه فراهم بیاید که در کنار درس هایش موسیقی یا نقاشی کار کند، قطعا از نظر ذهنی رشد خیلی سریع تری خواهدداشت و به دلیل بالا رفتن این ضریب هوشی به درک خیلی بهتری از فضای اطرافش می رسد.

لابد بستگی به علاقه بچه هم دارد چون اگر به زور بفرستند موسیقی این اتفاق اصلا نیافتد. درست است؟ خانم دوستی نظر شما چیست؟

مینا: نظر من هم با صبا یکی است و نکاتی که صبا گفت به نظر من هم روی هوش بچه و شکل ورودش به اجتماع و موقعیت هایش تاثیر دارد.

خانم ها خیلی به لباس و لباس پوشیدن علاقه دارند. این وجه رستاک که شما روی صحنه لباس های رنگ و وارنگ اقوام ایرانی را می پوشید چه اندازه برایتان جذاب است؟ آیا اصلا جذاب است یا نه؟

صبا: خیلی جذاب است.

آیا مثلا ترجیح نمی دادید که لباس های مدرن روز را بپوشید؟

صبا: نه. به خاطر جنس موزیکی که ما کار می کنیم، لباس های ما هم باید با این موزیکی که کار می کنیم همخوانی داشته باشند. لباس های ما تلفیقی از لباس های محلی اقوام مختلف ایران بزرگ است همان طوری که موسیقی رستاک همین است. رنگ جزیی از فرهنگ عامیانه مردم ماست و این خیلی زیباست.

یک سری از رنگ ها هستند که اصیل هستند و در لباس ها از آنها استفاده می شود. البته مثل موسیقی رستاک که برگرفته از اقوام مختلف اما توام با نوآوری و خلاقیت است، لباس های ما هم به همین صورت است و علاوه بر طراحی، گاهی حتی رنگ های این لباس های ما هم مدرن هستند.

شما چقدر در طراحی این لباس ها دخیل هستید و آیا نظر می دهید یا نه؟

صبا: در طراحی لباس ها دخالتی نداریم اما طراحان لباس ما به نظر و سلیقه هر کدام از ما در طراحی لباسش توجه می کنند. یعنی آنها می بینند کسی که دارد این لباس را می پوشد و می خواهد از آن استفاده کند ذائقه اش چطوری است و چگونه چیزی را طراحی کنند که او در این لباس راحت باشد و دوستش داشته باشد. آنها می بینند که چه رنگی به این پوست می آید و خودش در لباس های روزانه اش از چه رنگ هایی بیشتر استفاده می کند. قطعا طراحان ما به این نکات خیلی اهمیت می دادند و اهمیت می دهند.

آیا این لباس هایی که سر صحنه و به عنوان عضوی از گروه رستاک می پوشید در نگاه تان به پوشش و سلیقه لباس پوشیدن تان تاثیر گذاشته است؟

صبا: چون خیلی اهمیت داده شده که این لباس برای چه کسی دوخته می شود و طراحان از قبل سلیقه هایمان را پرسیده اند، بنابراین لباس های ما در گروه رستاک خیلی نزدیکند به لباس های خودمان. یعنی ما تاثیر نگرفتیم. آن قدر به اعضا اهمیت داده شده که لباس ها نزدیک است به خودشان. مثلا گردنبندی که آویزان می کنم همخوانی دارد با لباسی که روی استیج می پوشیم و استفاده می کنم.

شده است که با لباس رستاک در میهمانی شرکت کنید به خصوص میهمانی های خارج از کشور؟

مینا: این لباس ها، لباس اجرا روی صحنه است و کمتر این اتفاق افتاده است.

از آهنگ های گروه رستاک، آهنگ مورد علاقه تان کدام است؟

مینا: اکثر آهنگ ها را عاشقانه دوست دارم و پاسخ دادن به این سوال سخت است اما اگر بخواهم حتما به این سوال جواب بدهم باید بگویم در آلبوم آخرمان، قطعه «بیوبریم» را دوست دارم که مال منطقه شوشتر است. همچنین در آلبوم «سرنای نوروز» قطعه کرمانجی را خیلی دوست دارم. من موسیقی هایی که کمی خاص هستند و خیلی کمتر شنیده شده اند را بیشتر دوست دارم.

اصلیت خانوادگی خودتان از کجاست؟

مینا: ما اصالتا آذری هستیم. یعنی هم پدرم و هم مادرم آذری هستند.

صبا: من هم اصالتا آذری هستم و البته من یک رگ اسدآبادی هم دارم و پدر. پدرم اسدآبادی است. مادر پدرم هم ترک تبریز بود همان طوری بقیه بودند.

آهنگ مورد علاقه شما کدام است؟

صبا: من آلبوم اول رستاک یعنی رنگواره ای کهن را کلا دوست دارم و بعد دو قطعه هستند که خیلی جذاب هستند؛ یکی بختیاری و دیگری قشقایی.

البته آلبوم جدیدمان به خاطر جنس کارهایی که در آن هست خیلی برایمان جذابیت ویژه ای دارد. خیلی از قطعاتش برایمان جذاب هستند و اگر مجبورم باشم انتخاب کنم... نه. مجبورم نکنید. همه را دوست دارم. (خنده)

شما دو خانم هستید که حرفه تان موسیقی است و به صورت حرفه ای دارید کار می کنید. این وسط آیا غذا درست کردن هم یاد گرفته اید؟

(خنده) صبا: غذا خیلی زیاد حرفه ای نیستم و خیلی محدود بلدم اما تخصصم در دسر و کیک است و علاقه شدیدی به درست کردن شان دارم. وقتی دسر و کیک درست می کنم خیلی لذت می برم و انگار دارم کار خیلی عجیبی انجام می دهم و اگر کسی داخل آشپزخانه بیاید و دخالت کند می گویم من دارم کار می کنم و لطفا به چیزی دست نزن (خنده). آشپزی را هم تک و توک انجام می دهم؛ در حد ماکارونی و مرغ و از این کارها.

شده بیرون از کشور که با به های گروه با هم هستید، شما خانم ها بگویید که ما امروز غذا درست می کنیم؟

مینا: موقعیتش پیش نیامده ولی اگر مجبور شویم و موقعیت مناسب باشد حتما این کار را می کنیم. (خنده) البته آنقدر غذاهای متنوع هست که خوشبختانه این ضرورت پیش نمی آید.

تاریخ نشر مطلب:
دوشنبه، -۱۰۹ فروردین -۶۲۱






نظرات کاربران




    بی نام ۱۶:۴۶ - ۲/۰۳/۰۹

    به نظر من که خیلی لوس و چندش تشریف دارن! مخصوصا خانم مینا دوستی...


معرفي فيلم هاي روي پرده