جذب مخاطب با فیلمسازی جنسی اتفاق نمی‌افتد!

مسعود ده نمکی مهمان این هفتۀ محمود گبرلو در برنامه سینمایی «شب های شفاهی» بود. او در قسمتی از صحبتهایش گفت: کشورهای صاحب صنعت سینما در جهان محدود است و ما با 100 فیلم تولیدی در سال جزو آن چند کشور محدود جهانی هستیم. این امتیازی است برای ما که تولید می‌کنیم و مصرف‌کننده صرف نیستیم، نکته اول این است که نباید این ویژگی را از دست بدهیم. در کنار این تهدیدی وجود دارد که ما دچار ریزش مخاطب می‌شویم چون مردم به دنبال راحت فیلم دیدن رفتم و به جای انتخاب سینما، در خانه فیلم دیدن را می‌پسندند. با این وجود سینما در شرایط موجود نسبت به سایر حوزه‌های فرهنگی دارای رونق بیشتری است. در جهان براى سينما رفتن مردم، اول آن‌ها را كتابخوان كردند. اما اكنون سينماى ايران نسبت به بخش‌هاى مختلف فرهنگى وضعيت بهترى دارد. تيراژ كتاب‌ها و آمار كتابخوانى به نسبت فروش سينما قابل مقايسه نيستند. واقعیت این است که سينما مثل كتاب مى‌ماند، عميق‌تر است و تلويزيون مثل روزنامه مى‌ماند و مسائل روزمره را بيان مى‌كند. هرچند اين روزها اين تعريف هم جابه‌جا شده. تلويزيون به مسائل چالشى مى‌پردازد و سينما دست به عصا راه مى‌رود. از طرفی سینما در بخش‌های دیگر خود را از جامعه جدا کرده و نقش اپوزسیون به خود می‌گیرد، دقیقا در همان مسائلی این نقش را می‌گیرد که مسائل اصلی مردم هستند و جالب‌تر اینکه غالب فیلم‌ها با چنین شکلی با پول‌های دولتی ساخته می‌شوند.

ده‌نمکی در ادامه بخشی از دلیل عدم‌رونق سینما ایجاد تعامل میان سینما و دولت می‌داند و می‌گوید: برای اینکه سینما بتواند از دولت مطالبه حمایتی داشته باشد باید به یک تعامل برسند نه اینکه یکدیگر را مقابل هم ببینند. دولت، سینما را مهاجم نبیند و سینما دولت را ممیز. اگر این فضای تعاملی شکل بگیرد در ادامه باید به فرهنگ‌سازی برای جذب مخاطب اندیشه شود و عملی کرد. او در ادامه در پاسخ به اینکه آیا دولت‌ها تاکنون گامی برای کمک به سینما برنداشتند، می‌گوید: این قضیه دو طرفه است، ببینیم سینما چقدر برای نزدیکی به دولت‌ها گام برداشته است. نمی‌توان به عنوان سینماگر به دولت حاکم اعتقادی نداشت اما توقع حمایت کند و از طرفی هم نمی‌توان به عنوان دولت مدام از تهاجم و شبیخون فرهنگی حرف زد اما حمایتی از سینما نکرد. این فاصله در همه دولت‌ها با سینما وجود داشته و مختص یک دولت نیست. ما باید پذیرش سلیقه‌های مختلف را داشته باشیم؛ اینکه یکی حرف مخالف بزند و منتقد باشد و یکی حرف موافق داشته باشد را باید بپذیریم. نه اینکه فقط دایره نزدیکان‌مان فیلم بسازند، آنهم کمدی‌های فاخری که پر از شوخی‌های جنسی است و خانواده آن را برای تماشا انتخاب نمی‌کند. هنر مدیریت فرهنگی این است که ذائقه‌سازی کند و سینما فاکتورهای جذب مخاطب را ایجاد کند.

ده‌نمکی در ادامه با بیان اینکه برای جذب مخاطب باید با تفکر عمل کرد و از هر راهی استفاده نکنیم گفت: نباید به بهانه جذب مخاطب به فیلمسازی بدون تفکر بها دهیم. فیلمسازی بدون تفکر نتیجه‌اش همان فیلم‌هایی است که موضوعات جنسی را درون خود دارند تا مخاطب را جذب کنند. نمی‌شود در فضای اندیشه دست فیلمساز را برای بیان مسائلی چون آقازاده‌ها و ژن خوب و بد ببندیم اما درخصوص غرایض جنسی فیلمساز مجاز باشد که هرچه می‌خواهد بیان کند. بعضی اوقات شرایط عوض می‌شود لبه تیغ را به سمتی می‌بریم که فیلمسازها را مجبور می‌کنیم به سرگرمی‌سازی صرف برسند. البته این به معنی نفی طنز نیست. شما با زبان طنز می‌توانید نقد کنید و خیلی از مباحث اجتماعی و دینی را ارائه دهید. به همین خاطر است که می‌گویم از هر نکته‌ای مهم‌تر ایجاد فرهنگ فیلم دیدن است. اتفاقی که تنها با ساخت پردیس‌های سینمایی رخ نمی‌دهد؛ اگرچه افزایش سالن‌های سنیمایی کمک بسیاری به سینما کرده است اما ما نیاز داریم تا فرزندان‌مان از کودکی با فرهنگ فیلم‌بینی عجین شوند. زنگ فیلم دیدن در مدارس داشته باشیم، در دانشگاه‌ها دانشجویان را به فیلم دیدن ترغیب کنیم و از سوی دیگر مردم‌مان را به سمت کتابخوانی و روزنامه‌خوانی سوق دهیم. به نظرم به جای این مسکن‌ها، این اتاق فکر پیش برویم که جمعی از دولت و سینماگران در آن به این برسند که چطور می‌شود مخاطب را به سمت فرهنگ و سینما رفتن کشاند. به نظرم در این بخش مسئولان بیشتر از سینماگران مقصر هستند. امیدوارم این حرف‌ها به عنوان غر تلقی نشود و مسئولان آن را بشنوند و چاره‌ای برایش بیاندیشند.

تاریخ نشر مطلب:
جمعه، ۱۷ آذر ۱۳۹۶






نظرات کاربران



معرفي فيلم هاي روي پرده