یادداشتهای روزانه جشنواره فیلم فجر/ 5

چهارراه استانبول/ ساخته مصطفی کیایی

«چهارراه استانبول» اگرچه نسبت به ساخته‌های قبلی کیایی اثر شاخصی محسوب نمی‌شود اما همین که توانسته در بستر شرایط روز حرف‌ش را بزند اثری قابل توجه است.کیایی این بار از مسئله ریزش ساختمان پلاسکو بر اثر آتش‌سوزی سال گذشته استفاده کرده تا حرف جدیدش را بزند البته نه درباره مفاسد اقتصادی و آقازاده‌ها بلکه مسئله‌ای مهم‌تر به نام تولید ملی.

شخصیت‌های فیلم از شاغلان پلاسکو هستند که درگیر بازار جنس‌های بنجل خارجی شدند و بعد وررشکست و حالا باید قمار کنند تا بتوانند روی پای خودشان بایستند یا تمام شانس‌شان را از دست بدهند. تولیدی که حال روز مناسبی ندارد و تولیدکنندگان‌ش مجبورند جنس تولید داخل را مارک خارجی بزنند تا فروشش تضمین شود.فیلم می‌گوید ریزش پلاسکو ریزش تولید ملی و به خاک نشستن تولید کننده ملی است که در راه ناچاری مجبور به قمار روی سرنوشت خودش می‌شود که آن هم راه باطلی است و عاقبتی نافرجام دارد. فیلم کاملا مشخص و واضح می‌گوید راه حل زنده شدن تولید ملی حمایت از تولیدگران داخلی است که این روزها زیر آوار اجناس خارجی در حال فروپاشی‌اند و پلاسکو نمادی از این وضعیت بود. «چهارراه استانبول» اگرچه نسبت به ساخته‌های قبلی کیایی اثر شاخصی محسوب نمی‌شود اما همین که توانسته در بستر شرایط روز حرف‌ش را بزند اثری قابل توجه است. بازسازی صحنه‌های آتش گرفتن ساختمان پلاسکو با توجه به فاصله یکساله از ریزش آن به خوبی و درست درآمده و جزئیات صحنه کاملا رعایت شده است.

«چهارراه استانبول» البته در ادای دین به شهدای آتش نشان پلاسکو موفق عمل کرده است. مهدی پاکدل در نقش رئیس گروه آتش‌نشان بسیار موفق عمل کرده است. جلوه‌های ویژه فیلم با توجه به تصاویر موجود از این واقعه قابل قبول از کار درآمده و صحنه‌های هیجان و اتفاقات این ماجرا کاملا به مخاطب منتقل می‌شود.به مانند فیلم‌های قبلی این کارگردان این بار آقازاده‌ها هم حضور دارند. افرادی که با استفاده از نفوذ و قدرت سیاسی و اقتصادی‌ خود تبدیل به طبقه نوکیسه‌ای شدند که هر کاری بخواهند می‌کنند و از نفوذ خود نیز بهره‌های نامشروع می‌گیرند.در مجموعه «چهارراه استانبول» اثری است که برای مخاطب عام کاملا باورپذیر است هرچند کارگردان در یکی دو بخش ناز و نوازشی را نیز حواله مدیران سابق شهرداری کرده اما در بیان مسئله‌ای به نام تولید ملی در راستای منافع ملی موفق عمل کرده است./مصطفی وثوق‌کیا

 

به وقت شام/ ساخته ابراهیم حاتمی کیا

بارز ترین شاخصه فیلم جدید ابراهیم حاتمی کیا بر خلاف اثر قبلی اش بادیگارد دوری از سیاسی کاری است ، فیلمساز تنها قصه می گوید ، قصه یک پدر و پسر ایرانی که به جنگ داعش در سوریه ملحق شده اند ، یک اجرای جذاب و قابل قبول در فضای جنگ ، همین بسنده کردن به قصه گویی و تمرکز بر اجرای جذاب باعث شده است فیلم به ورته شعار و شعار زدگی نیفتد و مخاطب از دل اتفاقات و چالش های داستان بتواند مفاهیم را کشف کند و با قهرمان فیلم همزادپندازی کند ، نکته بارز دیگر و مفقود در سینمای سال های اخیر وجود یک قهرمان است که از ابتدا کمی منفعل می نمایاند و کم کم در دل جنگ آبدیده و آبدیده می شود . البته گاهی گره های فیلمنامه و یا گره افکنی های آن کمی ساده انگارانه و دم دستی به نظر می رسد اما در کلیت با یک اجرای تکنیکی قابل قبول (مخصوصا در فیلمبرداری) که البته از دانش بالای کارگردانی ابراهیم حاتمی کیا ناشی است فیلم را به فیلمی جذاب و تماشایی بدل کرده است .فیلمی که شما را یاد ارتفاع پست می اندازد بدون شعار و شعار زدگی و سیاسی بازی ، فیلمی که تنها قصه اش را می گوید . /علی رزازیان

 

شعله ور/ ساخته حمید نعمت الله

در جایی از فیلم "شعله‌ور" امین حیایی به بیغوله‌ای می‌رود تا تریاک بکشد، یک ناکجاآباد هزار و یک شبی که در هاله‌ای از دود فرو رفته است و مردانی همچون اشباح فراموش‌شده، سر در گریبان خود در گوشه و کنار آن گرد هم آمده‌اند. انگار قدم در قلمروی ظلمانی زیرزمینی گذاشته‌ایم که در آن می‌توان از همه چیز فارغ شد و خود را در فضای هپروتی و مالیخولیایی‌اش غرق کرد. همانجاست که شخصیت حقیر و مفلوک فیلم می‌گوید که "الان همه چیز قشنگه، با همه مهربونم، همه رو دوست دارم، خوشحالم که خودم هستم". یکی از زیباترین صحنه‌های سینما در توصیف تباهی آدم در گذر از دروازه‌های دوزخ و مواجهه مستقیم و بی‌واسطه با زشتی و سیاهی و آلودگی.

"شعله‌ور" اثری هنرمندانه پیرامون زیبایی‌شناسی زشتی است و حمید نعمت‌اله ثابت کرده که می‌تواند همه چیزهای ناخوشایند، نفرت‌انگیز، نکوهیده و منفور را به شکل افسونگرانه و سحرانگیزی ترسیم کند. کار او به‌نوعی بازیافت هنری می‌ماند که از دل بیغوله‌ها، آشغالدانی‌ها، دور ریختنی‌ها و همه امور کریه و مشمئزکننده یک حس و حال متعالی و وارسته بیرون می‌کشد و تصویری به‌غایت زیبا و شورانگیز از جهان دوزخی آدم را خلق می‌کند. مثل نقاشان بزرگی که در شاهکارهایشان هر پرده‌ای که از گناه، پلیدی، شیطان، جهنم و عقوبت می‌کشیدند، مرزهای زیبایی‌شناسی و هنر را درمی نوردیدند.هیچ‌کس را به خوبی نعمت‌اله سراغ نداریم که قادر به کالبدشکافی روح بیمار و آلوده انسان باشد و بتواند امیال شرورانه، افکار خبیث و احساسات شرم‌آور را پیش چشمانمان آشکار سازد و به ما این فرصت را بدهد که با یک شخصیت دافعه‌برانگیز همراه شویم و تا انتهای جهنم با او برویم و به‌واسطه این همسفری به جاهای ممنوعه سرک بکشیم و کارهای نهی شده را تجربه کنیم و دریابیم پشت این ظاهر منزه و پاکیزه و پیراسته‌مان چطور میل به بدطینتی و زشتی و گناه غلیان می‌کند.

فیلم‌های نعمت‌اله در کنار هادی مقدم دوست به حکایت‌های اخلاقی مدرنی می‌ماند که داستان هبوط آدمی در ابتدای آفرینش را در قالب یک داستان امروزی بازمی‌آفریند و با مجموعه‌ای از "ده فرمان" روبرو هستیم که هر بار به یکی از خصلت‌های منفی و ناپسند آدمی به‌عنوان دلیل تباهی‌اش می‌پردازد و از این جهت می‌توان از آثار نعمت‌اله به‌عنوان "سینمای ضد قهرمان" یاد کرد./ نزهت بادی

تاریخ نشر مطلب:
دوشنبه، ۱۶ بهمن ۱۳۹۶






نظرات کاربران



معرفي فيلم هاي روي پرده