یادداشتهای روزانه جشنوراه فیلم فجر /3

فليشاه / ساخته هادی محمدیان

این که از یک روایت آیینی جدی و کوبنده همچون اصحاب الفیل، قصه ای کودکانه با محوریت فیل ها استخراج شود نکته ای بسیار قابل تأمل است؛ مخصوصا که بار فانتزی و خوش باشانه در مناسبات فیل ها و سایر حیوانات و ترسیم های فانتزی تر (که گرد و قلمبه بودن فیل اصلی داستان، تبلور اصلی آن است) این انیمیشن را دلچسب تر هم کرده است.

اگرچه هر چه داستان پیش می رود و به ماجرای عام الفیل نزدیک تر می شود، از این بار فانتزی هم کاسته تر می شود و فضاهای جدی آیینی جایش را می گیرند. الگوی اصلی شخصیت پردازی فیل داستان تا حد زیادی پاندای کونگ فو کار را تداعی می کند: جانوری چاق و دست و پا چلفتی اما خوش قلب که می خواهد قهرمان شود، اما هنوز استعداد نهفته اش را کشف نکرده است./ مهرزاد دانش

 

جاده قدیم / ساخته منیژه حکمت

«جاده قدیم» داستان و موقعیت تازه ندارد اما تا دلتان بخواهد اسپانسر دارد؛ از مهتاب کرامتی و کارمانیا و سامسونگ تا آژانس پرورش گل و گیاه و موسسه توسعه اقتصاد هنرآتیه +بیلبوردهای بانک انصار و اسنپ یاری کرده اند تا خانم حکمت فیلمسازی کند.

نتیجه ده سال فیلم نساختن و ژست سیاسی گرفتن همین است که فرق نسخه راف کات و نسخه نهایی را از یاد می‌بریم و بی‌ربط ترین سکانسها به خط اصلی منگنه میشود به داستان فمینیستی دهه هفتادی! تازه کم که می‌آوری باز زمین را به زمان میدوزی و زخمهای روح و جسم را بهانه میکنی برای کاور ضعفهای آشکار فیلمت!

پایان بندی ابلهانه که به ناگاه بانوی تحت تعرض قرار گرفته برخاسته و هم جلوی سقط جنین را میگیرد، هم جلوی سوءاستفاده بانکی و هم میشود همسر مطلوب شوهر پا به سن گذاشته.

پیام اخلاقی: پراید سوار نشید چون ممکن است تحت تعرض قرار گیرید؛ به جایش از خودروی شاسی بلند چینی استفاده کنید که قابلیت اسپانسرپذیری دارد!

پیام هنری: چگونه میشود هم ژست اپوزیسیون گرفت و مدام سیستم حاکمه را نقد کرد و در عین حال حمایت شرکتی منسوب به صندوق اعتباری هنر را جلب کرد برای تولید فیلم؟/ محمد شاکری

 

عرق سرد/ ساخته سهیل بیرقی

دومین فیلم سهیل بیرقی پس از فیلم غافلگیر کننده «من»، به یک داستان واقعی و معاصر اختصاص یافته است. در سینمای ایران، همواره حساسیت‌های مرسوم و البته غالبا غیرضروری مانعی جدی بر سر ساخته شدن فیلم‌هایی بر اساس داستان‌های واقعی بوده است.نمونه نزدیکتر این گونه فیلم‌ها «خشم و هیاهو»ی هومن سیدی است که به ماجرای مشهور ناصر محمدخانی و شهلا جاهد پرداخت ولی برای پیشگیری از دردسرهای احتمالی، ناچار شد تغییراتی موثر در داستان بدهد تا شباهت فیلم به ماجرای اصلی به حداقل برسد و همین به یکی از نقاط ضعف فیلم و فیلمنامه تبدیل شد.

بیرقی در دومین فیلمش تلاش کرده براساس یک داستان واقعی با پس‌زمینه ورزشی، درامی پرتحرک بسازد و در عین حال یک محدودیت مدنی برای زنان را به نقد بکشد. این وجه مضمونی و تم مبارزه برای احقاق حق موجب شده است، «عرق سرد» در حالی که خوش‌ساخت و روان است، به لحاظ مضمومی نیز فیلم جسور و مهمی باشد.

بیرقی همچون فیلم اولش توانسته بر روابط و شخصیت‌های اصلی قصه‌اش تمرکز کند و از حشو و زوائد بپرهیزد. جدی گرفتن جزییات و خوب درآوردن روابط از جمله ویژگی‌های «عرق سرد» است.رابطه افروز و دوستش مصی -دو فوتسالیست زن- و همچنین رابطه افروز و همسرش باورکردنی از آب درآمده و فراز و فرودهای پذیرفتنی دارد.

بازی‌های خوب از جمله نقاط روشن فیلم است؛ باران کوثری که دیگر به یک بازیگر باثبات، جسور و تنوع طلب بدل شده است، امیر جدیدی که امسال سال درخشش او در نقش‌هایی متفاوت خواهد بود و هدی زین العابدین که به اندازه و درست بازی می‌کند و نشان می‌دهد بازیگر مکمل توانایی است و موفقیتش در «اسرافیل» اتفاقی نبوده.اگر سکانس‌های میدان فوتبال متقاعد کننده‌تر از آب می‌آمد و سکانس فینال منطق هماهنگ‌تری با کلیت قصه می‌یافت و یکی دو حفره فیلمنامه با دقت بیشتری پر می‌شد، با فیلم کامل‌تری مواجه بودیم./کیوان کثیریان

تاریخ نشر مطلب:
یکشنبه، ۱۵ بهمن ۱۳۹۶






نظرات کاربران



معرفي فيلم هاي روي پرده