نگاهی به فیلم «متری شیش و نیم»/ تیر خلاص!

جمشید خاوری

یک

سال 94 درست همان زمانی که داوران سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر داشتند در مراسم اختتامیه به سعید روستایی جایزه می دادند و برای فیلم اولش دست می زدند خیلی ها از جمله نگارنده؛ اعتقاد داشتند که هرچند «ابد و یک روز» فیلم خوبی است اما روستایی و فیلمش را نباید اینقدر تحویل گرفت. چرا که وقتی یک جوان 26 ساله که اولین فیلم سینمایی اش را ساخته اینقدر گُنده می کنید عملا به جای تشویق، او را منفعل می کنید چون یا تا مدتها در بادِ این موفقیت می خوابد؛ یا کار دیگری را شروع نمی کند چون می ترسد که مثل فیلم اولش مورد استقبال قرار نگیرد. وقتی هم که فیلم دومش را ساخت – اگر به هر دلیل به خوبی فیلم اول نبود – او را مورد حمله قرار می دهند که چرا یک شاهکار سینمایی خلق نکرده است! و حالا که چند هفته از اکران عمومی «متری شیش و نیم» در سینماها می گذرد، بیشتر نقدها در همین زمینه است ولی در این مطلب می خواهیم ابتدا نگاهی مستقل به این فیلم داشته باشیم و بعد از زاویه ای دیگر آنرا با «ابد و یک روز» مقایسه کنیم.

دو

«متری شیش و نیم» شروع غافلگیر کننده ای دارد. یک متهم با مقداری مواد مخدر از دست پلیس می گریزد و  در یک تعقیب و گریز نفس گیر، بلایی بر سرش می آید که تماشاگر را میخکوب روی صندلی می نشاند تا بعد از دیدن تیتراژ، وارد فضای اصلی فیلم شود. در نیم ساعت اول، ما با یک افسر مبارزه با مواد مخدر (صمد با بازی پیمان معادی) و تیمش همراه می شویم تا اطلاعات لازم را دربارۀ بَدمنِ قصه (ناصر با بازی نوید محمد زاده) به دست بیاوریم و این امر به خوبی در مواجهه با اطرافیان او و خرده فروشان انجام می شود. اما در پردۀ دوم، وقتی ناصر دستگیر می شود و تاکید از روی صمد به ناصر منتقل می شود؛ فیلم از ریتم می افتد ...

سه

بر خلاف شخصیت ناصر که از لحاظ اصول شخصیت پردازی، ضعف هایی دارد؛ بدون شک برگ برندۀ این فیلم، شخصیت پردازی پلیس فیلم (صمد) است. در سینمای بعد از انقلاب در هیچ فیلمی اینقدر واقعی و بی پرده، یک پلیس به تصویر کشیده نشده است. صمدِ متری شیش و نیم، با تمام پلیس هایی که تا کنون در دیگر فیلمها و سریال ها دیده ایم فرق دارد. معمولا پلیس هایی که دیده ایم – با نظارت شدید کارشناسان و مشاورانِ نیروی انتظامی -  آدمهایی وظیفه شناس، جدی، با هوش و مثبت بوده اند اما در این فیلم یک پلیسی را شاهدیم که علاوه بر داشتن صفات فوق، لجباز نیز هست. اعصاب ندارد. بر سر همکارانش فریاد می کشد. آدمها را تحقیر می کند. با متهمین رفتار خشونت بار دارد و آنها را تهدید می کند. (شاید یکی از دلایلی که نیروی انتظامی با اکران فیلم مخالفت می کرد همین بوده. البته توانسته اند سکانس پایانی فیلم را هم سانسور کنند که به خاطر لو نرفتن قصه، برای کسانی که فیلم را ندیده اند؛ ماجرایش را نمی نویسم. خودتان در گوگل سرچ می کند متوجه می شوید!)

چهار

سعید روستایی علاوه بر کارگردان، نویسنده ی فیلمنامه هم هست. هر چند فیلمنامۀ «متری شیش و نیم» در چند جا مشکل اساسی دارد که در ادامه به آن می پردازیم  اما روستایی از نظر کارگردانی، به خوبی هنر و توانایی خود را چه بسا بیشتر از «ابد و یک روز» به نمایش گذاشته است. سکانس های مستندوارِ جمع آوری معتادین (که با حضور صدها معتاد واقعی فیلمبرداری شده)، سکانس های مربوط به وضعیت اسفناک بازداشتگاه ها و نقض حقوق زندانیان، ارائه تصاویر باورپذیر از زندگی معتادین، ایجاد تعلیق در صحنه های تعقیب و گریز و ... همگی نشان از تسلط کارگردان جوانِ فیلم بر ابزار سینما دارد.

پنج

اما بپردازیم به چراهای این فیلم که اگر پاسخ داده می شد فیلم یک سر وگردن از آنچه روی پرده رفته بالاتر بود:

چرا قاچاقچی مخوفی که در پرده اول فیلم، درباره اش صحبت می شود بعد از دستگیری با آنچه درباره اش می گویند فرق دارد؟ چرا اینقدر منفعل است؟

آیا از لحاظ حقوقی درست است که قاضی پروندۀ یک فرد نظامی و یک پسر موادفروش، یک نفر باشد؟ و از آن مهم تر، بازپرس می تواند جلوی چشم متهم، حکم جلب پلیس را صادر کند؟!

در سکانسی که برای دستگیری رضا ژاپنی به بیرون از شهر می‌روند، چطور آن همه پلیس، برادرِ ناصر را نمی‌بینند و به راحتی از کنارش می گذرند؟!

و بالاخره مردی که در بازداشتگاه، موبایل اجاره می دهد از جمله شخصیت های به هدر رفتۀ فیلم است. تصور کنید اگر در آخر مشخص می شد او نفوذیِ صمد است چقدر به هوشمندی پلیس کمک می کرد و قصه هم جاندارتر می شد!

شش

درونمایۀ این فیلم نیز مثل ابد و یک روز، «اعتیاد» است اما زاویه دید فیلمساز از خانواده به جامعه، گسترش یافته است. در آنجا یکی از اعضای خانواده (نوید محمد زاده) معتاد بود و اثراتش دامنگیر دیگران می شد. در اینجا جامعه ای درگیر با این مساله را می بینیم: پدری که بچه اش را معتاد کرده تا برایش مواد بفروشد یا فروشنده ای که مواد را داخل بدن زنش پنهان می کند!

البته الِمان های دیگری مانند فقر و نداری، خانوادۀ از هم گسیخته، جامعۀ بی در و پیکر، فاصله طبقاتی و آدمهای قربانی شرایط زندگی در هر دو اثر دیده می شوند.

هفت

معمولا در طول برگزاری جشنواره فیلم فجر، هنگام رای گیری برای انتخاب بهترین فیلم از نگاه تماشاگران، حرف و حدیث های زیادی به وجود می آید. اما در جشنواره ی سی و هفتم، «متری شیش ونیم» به عنوان برنده سيمرغ بلورينِ بهترين فيلم از نگاه تماشاگران معرفی شد و در اکران عمومی هم به فروش قابل توجهی دست یافت تا ثابت شود آرای جشنواره «واقعی» بوده و همان مردمی که در جشنواره، این فیلم را پسندیدند؛ هنگام اکران عمومی هم پول دادند و بلیت خریدند تا آن را به یکی از پرفروش ترین فیلمهای امسال تبدیل کنند.

تاریخ نشر مطلب:
دوشنبه، ۰۳ تیر ۱۳۹۸






نظرات کاربران





معرفي فيلم هاي روي پرده